درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید كارمن به اشتراك گزاري انواع مطالب علمي و آموزنده و جالب براي همه است
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان
مطالب علمي و آموزنده و جالب
به اشتراك گزاري انواع مطالب علمي و آموزنده و جالب براي همه




چگونه با اعتماد به نفس حرف بزنیم؟

چگونه با اعتماد به نفس حرف بزنیم؟
اینکه چگونه با اعتماد به نفس حرف بزنیم، موضوع مورد بحث ما در این مطلب است. چه حرف زدن با چند تا از دوستان‌تان باشد، چه داوطلب شدن در کلاس برای اظهار نظر و چه صحبت کردن در یک مصاحبه، خیلی خوب است که همیشه افکار و عقایدتان را با دیگران به اشتراک بگذارید و یا حتی فقط حرف بزنید! پس این نوشته را بخوانید تا ببینید که چگونه می‌توانیم با اعتماد به نفس حرف بزنیم.

 


 

۱. نگران نباشید؛ واقعا چیزی وجود ندارد که هنگام صحبت کردن نگرانش باشید

چگونه با اعتماد به نفس حرف بزنیم

اینکه افکارتان را به زبان بیاورید تا دیگران هم بشنوند، اتفاق خوبی است. با حرف زدن در مورد افکارتان می‌توانید شهامت‌تان را بالا ببرید و بر کمرویی‌تان غلبه کنید. دیگران هم شما را از زاویه‌ای کاملا متفاوت و جدید خواهند دید. اگر همچنان نگران هستید و اضطراب دارید، این اصول سه‌گانه را به یاد داشته باشید:

  • ذهن آرام داشته باشید.
  • خونسرد باشید.
  • افکارتان را منسجم کنید.

این‌ کار فقط در حد حرف نباشد، بلکه به هر کدام‌شان واقعا فکر کنید. چشمان‌تان را ببندید و هر کلمه را آرام و شمرده تکرار کنید. وقتی هر کلمه را ادا می‌کنید، خودتان را در همان حالت تجسم کنید: آرام، خونسرد و با افکار منسجم.


 

۲. زبان بدن مناسبی داشته باشید

چگونه با اعتماد به نفس حرف بزنیم

یک ژست صحیح و جذاب این پیام را به دیگران ارسال می‌کند که به هیچ‌کس اجازه نمی‌دهید بر شما تسلط پیدا کند. اگر زبان بدن مناسبی نداشته باشید، ممکن است دیگران فکر کنند به راحتی می‌توانند روی شما نفوذ داشته باشند. برای اینکه علاقه و تسلط‌تان را نسبت به موضوع مورد صحبت‌تان نشان دهید، سعی کنید با استفاده از زبان بدنی مناسب، اعتماد به نفس‌تان را بیشتر کنید.


 

۳. خوب گوش بدهید بعد صحبت کنید

چگونه با اعتماد به نفس حرف بزنیم

اگر یک شنونده سرا پا گوش باشید، سوژه‌های بیشتری دست‌تان خواهد آمد که  درباره‌ی آنها حرف بزنید. وقتی ببینید اضافه کردن موضوعی به یک گفت‌وگو چقدر کار ساده‌ای است شگفت‌زده خواهید شد، اگر خوب به آن فکر کنید بدون تردید می‌توانید نظرتان را به خوبی بیان کنید. فقط یادتان باشد به مکالمات دیگران دزدکی گوش ندهید، اجازه دهید شما را به گفت‌وگویشان دعوت کنند یا شرکت در مکالمه را به زمان مناسبش موکول کنید.

۴. سر صحبت را باز کنید

اگر شروع یک گفت‌وگو برای‌تان سخت است، سر صحبت را با این جمله باز کنید: «حال شما چطور است؟» یا چیزهایی شبیه این. همچنین می‌توانید در مورد ماجرای جالب یا عجیبی که به تازگی روی داده است، نظرتان را بگویید. اگر دیدید طرف مقابل‌تان به ادامه‌ی گفت‌وگو تمایل دارد، شما هم ادامه دهید! هیچ‌چیزی ناراحت‌کننده‌تر از ماندن در سکوتی ناخوشایند نیست.


 

۵. اگر در کلاس هستید، در مورد چیزهایی که مربی یا استاد می‌گوید واقعا فکر کنید

چگونه با اعتماد به نفس حرف بزنیم

با این کار نه تنها درک بهتری از موضوعی که تدریس می‌شود خواهید داشت و تمرین‌ها را بهتر حل خواهید کرد، بلکه می‌توانید هر وقت لازم بود، سؤال‌های مناسبی بپرسید.

۶. در جمع دوستان‌تان صحبت کنید

خوب به حرف‌هایی که می‌زنند گوش دهید تا خوب بفهمید در مورد چه چیزی صحبت می‌کنند، آن وقت می‌دانید شما هم در مورد چه چیزی باید حرف بزنید و اظهار نظر کنید! سعی کنید درگیر بحث و گفت‌وگو شوید. اگر دیگران ببینند شما علاقه‌مندید، مشتاق می‌شوند که با شما حرف بزنند!


 

۷. به عنوان عضوی از گروه، نظرات‌تان را بیان کنید

چگونه با اعتماد به نفس حرف بزنیم

اگر قرار است در گروه‌تان تصمیمی گرفته شود، حتما شما هم عقیده‌تان را ابراز کنید. در یک گروه همه باید نظرشان را اعلام کنند، پس شما هم حرف بزنید. اگر به طور کلی کم حرف باشید یا قدرت اظهارنظر نداشته باشید، احتمالا به سختی می‌توانید در میان جمع اظهار نظر کنید. اما اگر بگذارید رئیس گروه یا سایر اعضا نظرتان را بدانند، همه به شما احترام خواهند گذاشت و برای عقیده‌تان احترام و ارزش قائل خواهند شد. اگر هم چنین کاری نکردند، که احتمالش بسیار کم است، بهتر است به گروه یا تیم دیگری بپیوندید. شما بخشی از گروه‌تان هستید و همه‌ی اعضا باید به کاری که گروه انجام می‌دهد احترام بگذارند. اگر قرار باشد برای بیان نظر یا رأی خود به شما بی‌احترامی شود، منصفانه نخواهد بود؛ در صورتی که دیدید این اتفاق در گروه‌تان روی می‌دهد، به مدیر گروه یا سایر اعضا بگویید که می‌خواهید شرایط برای همه یکسان و عادلانه باشد. فراموش نکنید که نظر شما اهمیت دارد و نباید نادیده گرفته شود.


 

۸. خودتان را باور داشته باشید

خودباوری داشته باشید و در جمع، حرف‌تان را بزنید. خجالتی نباشید، چون  خجالتی بودن فقط نگران و مضطرب‌تان خواهد کرد. به خودتان ایمان داشته باشید که توانش را دارید. اگر احساس خجالت یا دستپاچگی می‌کنید، طوری وانمود کنید که انگار جز شما شخص دیگری وجود ندارد! شاید با عقل جور در نیاید اما این کار را انجام دهید و به دیگران فکر نکنید. فقط کافیست قوی باشید، اگر از این بترسید که مبادا اتفاقی که در گذشته افتاده (مثلا مسخره‌تان کردند یا از گروه اخراج شدید) باز هم روی دهد، فقط اعتماد به نفس‌تان را تضعیف خواهید کرد. فراموش نکنید که شما شگفت‌انگیزید و اگر دیگران این را نمی‌بینند و درک نمی‌کنند، این مشکل خودشان است. اگر شما به آنها نشان دهید چه کسی هستید و چه توانمندی‌هایی دارید، آنها متوجه ایده‌های عالی و اشتیاق و نیت شما می‌شوند و درک‌تان می‌کنند.


 

۹. راه‌های افزایش اعتماد به نفس را تمرین کنید

چگونه با اعتماد به نفس حرف بزنیم

اعتماد به نفس داشته باشید اما نه خیلی زیاد! بعضی‌ها ممکن است فکر کنند شما سعی در خودنمایی یا سلطه‌گری دارید.



دو شنبه 25 بهمن 1395برچسب:, :: 3:52 بعد از ظهر ::  نويسنده : ali

سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت، دو حقی هستند که با هدف حمایت از مستأجران اماکن تجاری در قوانین پیش‌بینی شده‌ است. ممکن است این سؤال برای‌تان پیش بیاید که مستأجر اماکن تجاری چه تفاوتی با مستأجر اماکن مسکونی دارد که قانون از آنها حمایت ویژه به عمل می‌آورد؟ در یک پاسخ کلی می‌توان گفت اشخاصی که ملکی را برای فعالیت‌های تجاری خود اجاره می‌کنند، با تلاش برای کسب شهرت و افزودن بر شمار مشتریان خود، به نوعی بر ارزش مکانی که در آن فعالیت می‌کنند نیز می‌افزایند. روشن است که این نکته در خصوص اماکن مسکونی قابل طرح نیست. به همین دلیل اگر با پایان یافتن مدت قرارداد اجاره، مستأجران اماکن تجاری را مانند مستأجران اماکن مسکونی، مجبور به تخلیه‌ی بدون قید و شرط ملک تجاری نماییم، ارزش فعالیت آنها در جلب مشتریان دائم و کسب حسن شهرت را نادیده گرفته‌ایم یا به عبارت دیگر آن ارزش را رایگان به مالک آن مکان بخشیده‌ایم.

 با وجود اینکه هدف کلی حق سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت را می­‌توان واحد (یعنی حمایت از مستأجر) دانست اما باید توجه داشت که این دو حق، ماهیت، شرایط و آثار متفاوتی دارند. در ادامه به بررسی این مسئله می­‌پردازیم که هر یک از این دو حق برای چه کسانی ایجاد می­‌شود و آنها را از چه حمایت­‌هایی برخوردار می­‌سازد.

حق کسب یا پیشه یا تجارت

سرقفلی چیست

حق کسب یا پیشه یا تجارت در خصوص آن دسته از قراردادهای اجاره مطرح می­‌شود که پیش از دوم مهرماه سال۱۳۷۶ منعقد شده‌­اند. ممکن است عنوان «حق کسب یا پیشه یا تجارت» چندان برای‌تان آشنا نباشد. علت این است که در عرف، این اصطلاح شایع نیست و به جای آن از عنوان سرقفلی استفاده می‌شود. در واقع حق کسب یا پیشه یا تجارت، عنوان قانونی برای حق سرقفلی در قراردادهایی‌ است که پیش از دوم مهرماه سال ۱۳۷۶ منعقد شده­‌اند. پس در گام نخست به خاطر داشته باشید که اگر قرارداد اجاره‌ی شما پیش از تاریخ مذکور منعقد شده‌­است و می­‌خواهید از وضعیت حق سرقفلی خودتان مطلع شوید، باید به مباحث حق کسب یا پیشه یا تجارت رجوع کنید:

۱. ممکن است بپرسید که مگر ممکن است که قراردادی پیش از سال ۱۳۷۶ منعقد شده‌ باشد و هنوز هم باقی مانده باشد؟ کسانی­‌که ملکی تجاری را پیش از این تاریخ اجاره کرده­‌اند، می­‌دانند که پاسخ مثبت است. زیرا این دسته از قراردادهای اجاره، مشمول قانون روابط موجر و مستأجر ۱۳۵۶ هستند و بر اساس این قانون با پایان یافتن مدت اجاره، مستأجر ملزم به تخلیه‌ی محل نمی‌شود؛ بلکه قرارداد به حکم قانون به صورت مداوم تمدید می‌شود و درنتیجه ممکن است تا امروز نیز باقی مانده‌ باشد.

۲. حق کسب یا پیشه یا تجارت به این معناست که قانون به مستأجر اجازه می‌دهد تا پس از پایان یافتن مدت قرارداد اجاره، همچنان ملک تجاری را در اجاره‌ی خود نگه دارد و اگر مالک بخواهد به دلایل شخصی به این اجاره پایان دهد، باید مبلغی را برای حق کسب یا پیشه یا تجارت به مستأجر بپردازد (به این مبلغ در اصطلاح عرفی سرقفلی گفته می‌شود). ضمن اینکه قانون تنها سه دلیل شخصی را برای اجبار مستأجر به تخلیه می‌پذیرد:

  • مواردی که مالک می‌خواهد ملک را تخریب و بازسازی کند.
  • مواردی که مالک برای کسب یا پیشه‌ی خود به ملک احتیاج دارد.
  • مواردی که مالک می‌خواهد از ملک برای سکونت خودش یا خویشاوندان نزدیکش استفاده نماید.

در این سه مورد، دادگاه می‌تواند حکم تخلیه‌ی مستأجر را صادر نماید اما مالک نیز مکلف به پرداخت کامل مبلغ حق کسب یا پیشه یا تجارت است.

۳. برای اینکه حق کسب یا پیشه به سود مستأجر ایجاد شود، حتما لازم نیست که قراردادی کتبی و با عنوان اجاره منعقد شده باشد. بلکه اگر احراز شود هدف طرفین، اجاره بوده‌ است حتی اگر عنوان قرارداد چیزی جز اجاره (مانند صلح) باشد و حتی اگر قرارداد به صورت کتبی منعقد نشده باشد، باز هم حق کسب یا پیشه ایجاد می‌شود.

۴. با توجه به محدودیت‌های قانونی که برای تخلیه‌ی ملک تجاری بیان شد؛ ممکن است تصور شود که عقد اجاره تقریبا به صورت دائمی درآمده و مستأجر به نوعی شبیه به مالک شده‌ است. اما این تصور اشتباه است. زیرا اگر مستأجر مرتکب تخلفی شود، مالک می‌تواند بدون پرداخت مبلغ حق کسب یا پیشه یا تجارت یا با پرداخت تنها نیمی از آن، مستأجر را مجبور به تخلیه‌ی ملک نماید:

الف. اگر مستأجر بخواهد ملکی را که اجاره کرده، به شخص دیگری اجاره دهد و از او مبلغ حق کسب یا پیشه را دریافت کند، باید اول به مالک رجوع کند و از او بخواهد که به این عمل رضایت بدهد. اگر مالک به این مسئله رضایت نداشته باشد، باید تمام حق کسب یا پیشه را در مقابل تخلیه‌ی ملک توسط مستأجر بپردازد. اگر مالک نه اجازه‌ی اجاره دادن ملک را به مستأجر بدهد و نه حاضر به پرداخت مبلغ حق کسب یا پیشه شود؛ مستأجر می­‌تواند از دادگاه اجازه‌ی اجاره دادن ملک را بگیرد. رعایت این نکات توسط مستأجر الزامی است و اگر مستأجر بدون رعایت این ترتیب، ملک را به دیگری اجاره بدهد، مرتکب تخلف شده‌ است و مالک در مقابل این تخلف می‌­تواند با مراجعه به دادگاه تخلیه‌‌ی ملک خود را بخواهد و در این صورت تنها مکلف به پرداخت نصف حق کسب یا پیشه به مستأجر می‌شود.

ب. اگر مستأجر در ملک مرتکب تعدی یا تفریط شود (یعنی کاری انجام دهد که به ملک صدمه بزند یا از کاری که باید برای حفاظت از ملک انجام بدهند، خودداری کند و به دنبال آن به ملک آسیب وارد شود)، مالک می‌تواند با مراجعه به دادگاه فسخ قرارداد و تخلیه‌ی ملک را بدون پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت، بخواهد.

ج. اگر مستأجر شغلی را که در قرارداد اجاره تعیین شده، بدون رضایت مالک، تغییر دهد و شغل جدید از نظر عرفی مشابه شغل قبلی نباشد؛ مالک می‌تواند با مراجعه به دادگاه فسخ قرارداد و تخلیه‌ی ملک را بدون پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت، بخواهد.

د. هرگاه مستأجر در پرداخت اجاره‌بها تأخیر کند، مالک در دو صورت می‌تواند درخواست تخلیه بدون پرداخت حق کسب یا پیشه را طرح کند:

  • مالک از طریق ارسال اظهارنامه (د‌رصورتی‌که قرارداد اجاره رسمی نباشد) یا اخطاریه‌ی دفتر اسناد رسمی، پرداخت اجاره‌بها را درخواست می‌نماید. حال اگر مستأجر بازهم اجاره را نپردازد، مالک می‌تواند با مراجعه به دادگاه، درخواست تخلیه‌ی ملک را مطرح کند. در این حالت اگر مستأجر اجاره‌بها و بیست درصد آن را در صندوق دادگستری به ودیعه بگذارد، حکم تخلیه صادر نمی‌شود و تنها مبلغی که ودیعه گذاشته شده به مالک پرداخت می‌شود. اما اگر مستأجر از این کار خودداری کند، دادگاه حکم به تخلیه بدون پرداخت حق کسب و پیشه را صادر می‌کند. به علاوه دادگاه فقط یک بار چنین ارفاقی به مستأجر می‌کند و اگر برای مرتبه‌ی دوم چنین دعوایی علیه او طرح شود، دیگر امکان تودیع وجه و جلوگیری از صدور حکم تخلیه وجود ندارد.
  • مستأجر در طول یک سال، دو بار در پرداخت اجاره‌بها تأخیر می‌کند و پس از درخواست رسمی مالک از طریق اظهارنامه یا اخطاریه‌ی دفتر اسناد رسمی، مبلغ اجاره‌بها را می‌پردازد. حال برای بار سوم در طول همان سال باز اجاره‌بها به موقع پرداخت نمی‌شود. در این‌صورت نیز مالک می‌تواند با مراجعه به دادگاه تقاضای تخلیه کند و دیگر به مستأجر امکان جلوگیری از صدور حکم با تودیع مبلغ اجاره‌بها در صندوق دادگستری داده نمی‌شود.

بنابراین شرایط و آثار حق کسب یا پیشه یا تجارت را می‌توان این‌گونه خلاصه کرد: اگر مالکی پیش از دوم مهرماه سال ۱۳۷۶، ملک خود را با هدف اجاره در اختیار دیگری قرار بدهد تا از آن برای کسب یا پیشه یا تجارت استفاده کند؛ تا زمانی که مستأجر مرتکب تخلف نشده است، اجاره ادامه خواهد یافت؛ و مالک جز در سه مورد (نیاز به تخریب و نوسازی ملک خود، نیاز به ملک برای کسب و پیشه‌ی خود، نیاز به محل برای سکونت خود یا خویشان نزدیکش) نمی‌تواند مستأجر را مجبور به تخلیه کند و در این سه مورد نیز باید مبلغی را برای جبران حق کسب یا پیشه یا تجارتِ مستأجر به او بپردازد.

حق سرقفلی

سرقفلی چیست

قانون‌گذار در سال ۱۳۷۶ از عنوان حق کسب یا پیشه یا تجارت دست کشید و اصطلاح سرقفلی را که در عرف مرسوم بود وارد قانون نمود. سرقفلی در این قانون شرایط و ضوابط متفاوتی با حق کسب یا پیشه در قراردادهای قبل از این تاریخ دارد. بنابراین اگر قرارداد اجاره‌‌ی شما از دوم مهرماه ۱۳۷۶ به بعد منعقد شده یا می‌شوند، مشمول این قانون جدید هستند و در مورد حق سرقفلی خود باید به نکات زیر توجه داشته‌باشید:

۱. گفتیم که حق کسب یا پیشه به مستأجر اجازه می‌داد پس از پایان یافتن مدت اجاره همچنان به تصرف خود در ملکِ مورد اجاره ادامه دهد و مالک جز در موارد معدود نمی‌توانست مستأجر را مجبور به تخلیه‌ی ملک کند. حق سرقفلی در قانون ۱۳۷۶، چنین اثری ندارد و مستأجر با پایان یافتن مدت اجاره مکلف به تخلیه می‌شود مگر اینکه با مالک برای تمدید قرارداد، توافق نمایند.

۲. حق سرقفلی برخلاف حق کسب یا پیشه، به حکم قانون و به صورت اجباری ایجاد نمی‌شود بلکه نیازمند تراضی مالک و مستأجر است. یعنی اگر مالک و مستأجر در خصوص سرقفلی با هم توافق نکنند، مستأجر در هنگام تخلیه، نمی‌تواند مدعی حقی بابت سرقفلی شود. این تراضی به سه شیوه ممکن است انجام شود:

الف. در زمان انعقاد قرارداد اجاره‌‌ی محلی که کاربری تجاری دارد، مستأجر مبلغی را با عنوان سرقفلی به مالک بپردازد: این مورد همان چیزی است که در عرف با نام خرید سرقفلی شناخته می‌شود. در این صورت با پایان یافتن مدت اجاره، مستأجر ملزم به تخلیه است اما در نقطه‌ی مقابل مالک نیز باید مبلغ سرقفلی را به قیمت روز به او بازگرداند. بنابراین برای اینکه بتوانید از این طریق حق سرقفلی پیدا کنید باید به سه نکته توجه داشته باشید: مکان باید کاربری تجاری داشته باشد، قراردادی که منعقد می‌کنید باید عنوان اجاره داشته باشد و مبلغی که می‌پردازید باید حتما به عنوان سرقفلی (نه با عناوین دیگری مانند ودیعه) پرداخت شود.

ب. در زمان بستن قراداد اجاره، طرفین در قرارداد شرط کنند که مالک، ملک تجاری خود را به شخص دیگری اجاره ندهد و هر سال با اجاره‌ی متعارف به مستأجر فعلی واگذار کند. در این صورت باز هم مانند مورد قبل با انقضای مدت اجاره، مستأجر مکلف به تخلیه می‌شود اما مالک باید مبلغی را به عنوان سرقفلی به او بپردازد.

ج. در زمان انعقاد قرارداد اجاره، شرط شود تا زمانی‌که ملک مورد اجاره در تصرف مستأجر است، مالک حق افزایش اجاره‌بها و درخواست تخلیه را ندارد و هر ساله ملک تجاری خود را با همان اجاره‌بها به مستأجر واگذار می‌کند، در این صورت مستأجر می‌تواند درصورت تقاضای مالک مبنی بر تخیله‌ی ملک، مبلغی را برای جبران حق سرقفلی خود مطالبه کند.

بنابراین شرایط و آثار حق سرقفلی را می‌توان اینگونه خلاصه کرد: در مواردی که پس از دوم مهرماه ۱۳۷۶ قرارداد اجاره‌ی یک مکان تجاری منعقد شده و با توافق مالک و مستأجر به یکی از سه طریق فوق، حق سرقفلی برای مستأجر ایجاد شده؛ مالک باید با پایان یافتن مدت اجاره در صورتی‌که خواهان تخلیه‌ ملک خود است؛ مبلغی را برای جبران حق سرقفلی به مستأجر بپردازد.



دو شنبه 25 بهمن 1395برچسب:, :: 3:44 بعد از ظهر ::  نويسنده : ali

سه راز بزرگ پولدار شدن

 

در تمام فرهنگ ها دو نگرش افراط و تفريطي در مورد پول وجود دارد. بعضي ها مي گويند "پول حلال همه مشکلات است". بعضي ها هم مي گويند "پول علت تمام مفاسد است" اما نگرش درست، راه ميانه اي است که همه واقعيت را در بر مي گيرد. واقعيت اين است که پول زندگي را راحت تر مي کند. هر کس که مي گويد پول مهم نيست هرگز بي پول نبوده است. همه ما به پول احتياج داريم و بيشترمان دلمان مي خواهد بيشتر از اين پول داشته باشيم چيزي که بايد بدانيم حقايقي درباره پول و طرز استفاده از آن است.

حقيقت اين است که پول همان انرژي است. هر چه انرژي بيشتري در ما جاري باشد پول بيشتري در زندگي مان جاري مي شود. يکي از اولين کارهايي که ما بايد بکنيم اين است که نگرش مان نسبت به پول را بررسي کنيم و ببينيم انرژيمان کجا مسدود شده است. اگر در خانواده اي بزرگ شده ايم که پدر و مادرمان نگرش منفي نسبت به پولدارها داشتند و خودشان هم راه استفاده درست از پول را بلد نبودند احتمالا ما هم با مشکلات مالي دست و پنجه نرم مي کنيم. اگر در خانواده اي بزگ شده ايم که نگرش کمبود بر آن حاکم بوده و همه چيز را براي "روز مبادا" نگه مي داشتند احتمالا ما هم بي اعتقاد به فراواني عالم هستي، از خرج کردن پول مي ترسيم و راه جاري شدن آن را بند مي آوريم. البته اين به معناي ولخرجي کردن و دوري از پس انداز نيست.

در این ویدئو و سری ویدئوهای بعدی استاد فرشید پاکذات قرار است درباره پول و نگرش افراد نسبت به پول صحبت کنند. در این ویدئو سوالات متعددی مطرح می شود که ممکن است خیلی از ماها درگیر آن باشیم. اینکه نگرش ما به پول به چه شکل است؟ آیا مثبت است یا منفی؟ چرا بعضی ها فکر می کنند پول باعث فساد و بدبختی است؟ چرا بعضی ها فکر می کنند پول حلال تمام مشکلات است؟ و از این قبیل سوالات.

لطفاً با ما همراه باشید و منتظر نشر بخش های دیگر باشید.

 

 

 

 



یک شنبه 24 بهمن 1395برچسب:, :: 8:25 بعد از ظهر ::  نويسنده : ali

۷ راهکار برای محبوبیت در محیط کاری

۷ راهکار برای محبوبیت در محیط کاری
 

ما در طول روز بیشتر اوقات بیداری‌مان را مشغول کار هستیم؛ یا در جلسه‌ایم یا در دفتر خود نشسته‌ایم و به کارها رسیدگی می‌کنیم. ناگزیر در این ساعات طولانی گاهی با همکاری بدقلق یا رئیسی متکبر مواجه خواهیم شد. برقراری رابطه با چنین افرادی مشکل است اما غیرممکن هم نیست. به خصوص که ما برای موفقیت به این روابط کاری نیاز داریم. روابط سازنده، در عین حال که دستاوردهای کاری را افزایش می‌دهند باعث می‌شوند از محیط کاری لذت بیشتری ببرید. در ادامه، هفت راهکار برای برقراری رابطه‌ی بهتر با بالادستی‌ها،‌ زیردستان، همکاران و مشتریان‌تان ارائه کرده‌ایم که به محبوبیت بیشتر شما در محیط کاری منجر می‌شود.

 

۱. به وقتِ دیگران احترام بگذارید

اگر می‌خواهید حسابی منفور شوید، از آن دسته افرادی باشید که بی‌خبر سر و کله‌شان در دفتر این و آن پیدا می‌شود. حضور شما ناخوشایند خواهد بود چون همه می‌دانند که باز هم آمده‌اید تا یک سؤال بی‌ربط بپرسید یا حرف بی‌فایده‌ای بزنید. اگر مدام مزاحم کار دیگران شوید یا یک سؤال ۳۰ ثانیه‌ای را ده دقیقه کش بدهید،‌ مطمئنا در صدر لیست افراد آزاردهنده‌ی دفترتان جای خواهید گرفت!

این احترام را باید در مسائل دیگر هم لحاظ کنید. مثلا،‌ اگر چیدمان دفتر طوری است که همکارانتان می‌توانند صدای شما را بشنوند، با پایین آوردن صدا موقع صحبت کردن و اجتناب از حرف زدن با آنها وقتی می‌بینید مشغول کار هستند به آنها احترام بگذارید. در یک کلام: حرفه‌ای رفتار کنید.


 

۲. مراقب ایمیل‌هایتان باشید

از نوشتن ایمیل‌های بد بپرهیزید

ایمیل تأثیر بلندمدتی دارد. اگر یک ایمیل فتنه‌انگیز در مورد یکی از کارکنان برای کس دیگری بفرستید ممکن است قبل از اینکه بفهمید، دست به دست بشود و در نهایت به دست همان کسی برسد که متن را درباره‌اش نوشته‌اید. یک ایمیل بد علاوه بر این که می‌تواند برای همیشه روابط کاری شما را با یک همکار تخریب کند، تهدیدی هم برای وجهه‌ی کاری شماست.

اگر نیاز دارید درباره‌ی همکارتان غر بزنید یا پشت سرش غیبت کنید این کار را دور از محل کار و ترجیحا با دوستی قابل اعتماد یا همسرتان انجام دهید. حتی اگر دل‌تان می‌خواهد دق و دلی‌تان را سر همکاری خالی کنید یادتان باشد که هیچ‌وقت آن را مکتوب نکنید!

۳. مثبت باشید

دوستی دارم که همیشه می‌گوید :«آدم‌ها جذب افراد مثبت می‌شوند چون این افراد با رفتارشان باعث می‌شوند دیگران احساس انگیزش و الهام کنند. مدیران هم معمولا به آدم‌های مثبت برای انجام پروژه بیشتر اعتماد می‌کنند چون رفتار آنها نشان از حمایت نسبت به سازمان و کارشان دارد.»

البته باید مراقب باشید که در مثبت بودن زیاده‌روی نکنید. آدمِ زیادی خوش‌بین می‌تواند آزاردهنده باشد، به خصوص وقتی سایرین تحت فشار تحویل کار در موعد مقرر هستند یا مشکلی دارند. با این حال، اگر بتوانید در هر حالتی رویکرد مثبت خود را حفظ کنید، احتمال بیشتری دارد که بتوانید فشارهای مختلف و زیادی را که هر روز با آنها مواجه خواهید شد مدیریت کنید.


 

۴. علایق مشترک را پیدا کنید

علایق مشترک پیدا کنید

چه برای اولین بار با یک مشتری جلسه داشته باشید چه کنار غریبه‌ای سرگرم وقت‌کشی بین جلسات باشید، بهترین چیزی که به شما کمک می‌کند ارتباط برقرار کنید یافتن علاقه‌ی مشترک است. بد نیست کار را با این پرسش که آیا آخرهفته‌ی خوبی داشته‌اند شروع کنید یا به یک برنامه‌ی تلویزیونی مهم مثل یک بازی فوتبال اشاره کنید.

اگر بتوانید از این طریق پیوند مشترکی ایجاد کنید، مرتبه‌ی بعدی که آن فرد را دیدید حرفی برای گفتن به هم خواهید داشت. اگر آن فرد مشتری شما باشد،‌ نه تنها در خاطرش خواهید ماند بلکه احتمال اینکه جلسه‌تان نتیجه‌ی مثبتی داشته باشد هم بیشتر می‌شود.


 

۵. گوش بدهید

دیل کارنگی (Dale Carnegie) می‌گوید: «مهم‌ترین مهارت ارتباطی که در عین حال ساده‌ترین آنها هم هست، گوش‌ دادن است.» آدم‌ها جذب کسانی می‌شوند که به شنیدن حرف‌هایشان علاقه نشان می‌دهند و نه حرف آنها را قطع می‌کنند و نه در میانه‌ی صحبت توجه‌شان به جای دیگری معطوف می‌شود. هنگام صحبت کردن دیگری به جای اینکه فکر کنید در ادامه چه حرفی می‌خواهید بزنید واقعا به او گوش بدهید و اگر لازم شد در گفتگوی بعدی به او نشان بدهید که حرف‌هایش را به یاد دارید.

مهارت‌های شنیداری در روابط با مافوق به طور خاص اهمیت دارند. کارمندان دوست دارند بدانند که شکایات و مشکلاتشان شنیده می‌شود. رهبران می‌توانند به سادگی،‌ با گوش‌دادن و توجه به آنچه کارمندان‌شان می‌گویند رضایت کارکنان را تا حد زیادی بالا ببرند.


 

۶. حمایت‌گر باشید

در محیط کاری حمایت‌گر باشید

«به هم لطف کردن» بخش مهمی از کسب‌وکار است. نیل فوگارتی توصیه می‌کند پیش از اینکه از کسی بخواهید در حق شما لطفی بکند چیزی به او پیشنهاد بدهید. پیش از آنکه از دیگران بخواهید در کار شما سرمایه‌گذاری کنند یا در وبلاگ‌شان شما را تبلیغ کنند،‌ از آنها در شبکه‌های اجتماعی حمایت کنید.

اگر یک کارآفرین حمایت‌گر و دهنده باشید دیگران به صورت طبیعی جذب شما می‌شوند. این مسئله در مورد محیط دفتر هم صادق است چرا که افراد دائما برای انجام پروژه‌ها به کمک نیاز دارند. به جای آنکه همیشه از دیگران بخواهید به شما لطف کنند، هر جا که همکاری را غرق در کار دیدید پیشنهاد کمک بدهید.

۷. چُغُلی نکنید

اگر می‌خواهید برای خودتان دشمن‌تراشی کنید، پس مستقیم به سراغ مافوق همکاران‌تان بروید و نزد او از آنها گله و شکایت کنید. یا مثلا آن مافوق را در لیست گیرندگان ایمیلی قرار دهید که در آن از فلان همکارتان بدگویی کرده‌اید (چه مستقیم خطاب به خود آن همکار باشد چه دیگری). یادتان که هست گفتیم ایمیل چطور دست به دست می‌چرخد تا مستقیم به دست کسی که نباید، برسد؟ بله،‌ تبریک می‌گویم، دشمن شما حاضر و آماده است.

اگر با کسی مشکلی دارید مستقیم با خودش صحبت کنید. اگر بارها این کار را کردید و نتیجه‌ای نگرفتید راه دیگری برای انجام این کار پیدا کنید. اگر احساس کردید رفتار آن شخص کل مجموعه (شرکت یا تیم) را به خطر انداخته است آن‌وقت سراغ مافوق‌تان بروید و بگذارید او مسئله را حل و فصل کند.

خلاصه‌ی کلام

روابط قوی و مثبت باعث می‌شوند هر پروژه‌ای مفیدتر و لذت‌بخش‌تر باشد. اگر هر روز با همکاران‌تان تعامل داشته باشید متوجه خواهید شد که افراد هنگام نیازتان تمایل بیشتری برای کمک به شما خواهند داشت. بسیاری از نکات فوق را می‌توانید در روابط با اعضای خانواده،‌ دوستان و افراد غریبه‌ای که در طول روز با آنها برخورد دارید هم به کار ببرید.



جمعه 8 بهمن 1395برچسب:, :: 5:40 بعد از ظهر ::  نويسنده : ali