درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید كارمن به اشتراك گزاري انواع مطالب علمي و آموزنده و جالب براي همه است
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان
مطالب علمي و آموزنده و جالب
به اشتراك گزاري انواع مطالب علمي و آموزنده و جالب براي همه




جنگ نرماين:

ببينيد چطوري با ناخود آگاه ما بازي ميكنند!!!؟

خراب كردن مسجد توسط پرندگان خشمگين



به نام علي در لوگوي اين بازي توجه كنيد!!!!؟




بازي كالاف ديوتي حديثي از امام صادق(ع) كه در قاب عكس كار شده است


به محل نصب تابلو دقت كنيد!!!!!!؟





استفاده از درب كعبه در چند نقطه ي اين بازي





استفاده از كلمه الله در كف زمين اين بازي

به سم كاركتر ها توجه كنيد





نام فاطمه زهرا كه با زيركي در اين بازي كار شده





اين بار در بازي اويل قرآني كه در اتاق يكي از روساي گروه تروريستس وجود دارد





به كلمه ي الله زير پاي شخصيت ها توجه كنيد

شباهت كفپوش با كفپوش مسجدالنبي

شباهت طراحي بنا با مسجدالنبي





موجوداتي كه پس از حل معما الله اكبر مي گويند





وباز هم كلمه ي الله در اين بازي به وفور يافت ميشود





استفاده از درب مسجدالنبي در بازي!!!!؟





و در آخر فكر ميكنم حرفي براي گفتن نباشه وخودتون قضاوت كنيد؟؟؟؟



راهکارهایی برای عاشقان ناکام


هنگامی که فروپاشی یک رابطه عشقی بروز می کند، زمان زیادی به طور می انجام تا عاشق ناکام سازگاری نسبی خود را مجدد به دست بیاورد، در این مدت عملکرد فرد در زمینه های متعدد (روانی، اجتماعی و شغلی) مختل می شود و واکنش های غیرانطباقی به وجود می آید. خوب حالا باید ببینیم چطور می توانید با این درد کنار بیایید؟ چطور می توانید یاد بگیرید که به زندگی خود ادامه دهید؟

اگر شما جزء افرادی باشید که به هر دلیلی در عشق ناکامی شده اید، به احتمال زیاد در یکی از این سه گروه زیر قرار دارید.

1- به تازگی این تجربه را کسب کرده اید؛

2- از این تجربه زندگی تان مدت زیادی می گذرد؛

3- هم اکنون ازدواج کرده اید اما تلخی این ماجرا همچنان در کام شما مانده است و بر روی زندگی مشترک کنونی شما تاثیر می گذارد.

بنابر در این مقاله ما سعی کرده ایم نیازهای هر سه گروه را مد نظر داشته باشیم. راهکارهای زیر به شما در سازگاری بهتر کمک خواهند کرد.

راهکارهایی برای گروه اول

اگر به تازگی ناکامی در عشق را تجربه کرده باشید، شدت ناراحتی و میزان هیجانات منفی در شما بسیار شدیدتر است و حتی شاید هنوز دچار شوک هستید و پذیرفتن واقعیت برایتان مشکل است و همچنین ممکن است نخواهید که ارتباط قطع شود. راهکارهای زیر می تواندب رای شما کمک کننده باشد.

1- واقعیت پایان ارتباط را بپذیرید

مرحله شوک و انکار بعد از همه قطع رابطه ها حتما پیش می آید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفته اید، یا پیشایندی است که اتفاق افتاده است. زمانی که فرد اطمینان نداشته باشد به اینکه رابطه پایان یافته یا نه؛ یا طرف مقابل گاه و بیگاه کدهای مثبت از خودش نشان دهد؛ سبب می شود که عشق وارد فاز سوگواری نشود.

وقتی شخص نمی تواند یک رابطه را حتی به صورت ذهنی قطع کند، باید بررسی کند که این رابطه برایش چه معنایی دارد و چه چیز این از دست دادن برایش سخت است. هر رابطه ای تا زمانی ادامه پیدا می کند که کارکردی داشته باشد و نفعی به فرد برساند، وگرنه به شکل اجتناب ناپذیری قطع می شود.

باید از خود پرسید این دلتنگی از کجا می آید؟ این رابطه دارد برای من چکار می کند؟ جمله ای که می توانم بگویم این است که تحلیل، فرشته ویرانگر عشق است. اگر فرد بتواند به اندازه کافی به این حس هعا و رویاها و خیال پردازی هایش بپردازد، این تحلیل کردن می تواند کاملا ترمیم کننده و تسهیل گر باشد و درد فقدان را قابل تحمل کند.

اگر بدانیم چرا یک فشار را تحمل می کنیم، این فشار قابل تحمل تر می شود و می توانیم مداخله موثرتری کنیم. به قول بزرگی: «کسی که چرایی برای زندگی دارد، می تواند با هر چگونگی بسازد.»

2- احساسات منفی خود را بپذیرید و بروز دهید

عاشق ناکام سوگوار است و در وهله اول باید این سوگواری را بپذیرد. اکثر اطرافیان در این شرایط سعی می کنند که حواس عاشق ناکام را پرت کنند و به او اجازه نمی دهند که برای از دست دادن معشوقش سوگواری کند. اما به نظر می رسد چاره ای جز گریستن نیست.

آدم ها یک ظرفیت محدود از انرژی روانی دارند و وقتی کسی می میرد یا از دست می رود، سرمایه گذاری عاطفی که روی او کرده اند باید تا حدی از روی او برداشته شود تا فرد بتواند دوباره روی آدم های جدید سرمایه گذاری کند. اشک های هیجانی سوگ، کارکرد عملی دارند، و به بدن در تسکین استرس و پاک نمودن زهرآگینی هیجانی ناشی از سوگ کمک می کنند.

3- ذهن تان را خالی کنید

گاهی هم پیش می آید که ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته و اتفاقات پیش آمده پرکار است که انگار ظرف ذهن پر شده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می شود و نمی توان به موضوع دیگری فکر کرد.

بهترین کار در این زمان نوشتن است. یکی از مهمترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می آیدکه خودتان از دیدن آنها شگفت زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق تر از خود می رسید و همین شناخت عمیق باعث می شود که رابطه های بعدی خود را بهتر مدیریت کنید تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.

4- حمایت اجتماعی دریافت کنید

بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوستتان داشته باشند و شما را درک کنند، چنین افرادی می توانند به شما احساسات خوبی تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان که شما را درک می کنند باشید، آنها به شما کمک می کنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرامبخش از دوستان بیش از هر چیز می تواند از دردها و آلام شما کم کند. در واقع بیان احساسات و گفت و گو می تواند بسیار کمک کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می تواند بسیاری از استرس ها و فشارها را از بین ببرد.

5- انرژی تان را تخلیه کنید

اگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد.

تمام ذهن شما مشغول معشوق از دست رفته است و مدام در وسوسه تماس گرفتن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستانتان قرار دهید، به کارها و فعالیت های مورد علاقه تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگری ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه های شخصی و سفر منحرف کنید، گرچه ممکن است صددرصد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری خواهید کرد.

6- برقراری ارتباط جدید را به چند ماه بعد موکول کنید

بهترین توصیه در این شرایط این است که بعد از ناکامی در عشق حداقل تا مدتی (حداقل چند ماه) ارتباط صمیمی برقرار نکنیم و به سمت فرد دیگری نرویم. گذر سال و گذر زمان به ما این اجازه را می دهد تا با شرایط جدید سازگار شویم و عشق قبلی خود را به طور طبیعی فراموش کنیم و انرژی عاطفی از دست رفته خود را بازیابیم تا بتوانیم به فرد دیگری مهر بورزیم.

مهم این است که شخص نباید فردی را جایگزین دیگری کند. هیچ کس نمی تواند جای دیگری را به طور کامل پر کند.

به همین دلیل پیشنهاد می کنیم بعد از قطع رابطه نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید. بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به وجود می آید که می تواند برایتان سنگین تمام شود.

7- از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیرید

چون اکثر افراد در این مواقع تصمیمات غیرمنطقی می گیرند و مشکلات بزرگتری برای خود درست می کنند، پس بهتر است برای تخلیه هیجانی و مدیریت این مشکل روی کمک یک روانشناس یا مشاور حساب کنید.

مراجعه به روانشناس نیز برای همه عاشقان ناکام در هر سه مرحله توصیه می شود.

راهکارهایی برای عاشقان ناکام


راهکارهایی برای گروه دوم

اگر از ناکامی شما در عشق مدت هاست که می گذرد، به احتمال زیاد همچنان دچار احساسات و هیجانات منفی هستید، البته نه به شدت روزهای اول. گاهی ساعت ها به معشوق خود فکر می کنید و هر از چندگاهی وجودتان پر از اندوه می شود، خاطرات گذشته تازه می شوند و ناامیدی دوباره به جانتان می افتد، در این شرایط کارهای زیر در سازگاری به شما می تواند تا حدودی کمک کننده باشد:

1- قبول کنید که همه چیز تمام شده است

در این برهه که مدتی است رابطه شما تمام شده است، پذیرش واقعیت برای شما راحت تر است. اولین قدم به سمت آینده ای روشن و مثبت این است که قبول کنید عشق تان را از دست داده اید. به واقع همانند تمامی درمان های روانشناختی، اولین قدم جهت بهبود، پذیرش مشکل است.

2- مواظب باشید که عشق به نفرت تبدیل نشود

بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت می شوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هر قدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد، این خشم بیشتر خواهد شد. هم از خودتان عصبانی هستید هم از معشوق قبلی تان؛ اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتناب ناپذیر بوده است.

در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود. سعی کنید کارهای مثبت انجام دهید تا از آنها انرژی بگیرید. سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق کنید چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود می آورد که می تواند برایتان دردسرساز شود.

3- خاطرات را دور بریزید

تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد معشوق بیندازد را دور بریزید، مثل آهنگ ها، و وسیله ها. در این زمان باید از هر چیزی که برایتان یادآور خاطره ای است دوری کنید، حتی چیزهایی وجود دارند که به طور ناخودآگاه وقایع گذشته را به شما یادآوری می کنند، باید حواستان به آنها هم باشد. یک جعبه دستتان بگیرید و در اتاق بچرخید و هر چه را احتمال می دهید شما را به یاد او بیندازد در آن بگذارید حتی اگر خیلی کوچک باشد. بعد این جعبه را تا جایی که می توانید ازغ خود دور کنید.

4- بر ویژگی های مثبت خود تمرکز کنید

در این برهه به احتمال زیاد نظر مثبتی نسبت به خود ندارید و دائما در مورد خود منفی صحبت می کنید و شاید خود را لایق زندگی ندانید اما مطمئنا شما همچنان فرد ارزشمندی هستید که دارای ویژگی های مثبت فراوانی است اما شرایط شما قدرت دیدن این توانایی های مثبت را از شما گرفته است.

پس بهتر است در گوشه ای بنشینید و لیستی از ویژگی های مثبت خود تهیه کنید؛ ویژگی هایی که قبل از عاشق شدن شما وجود داشت و همچنان نیز وجود دارد. با این کار دید مثبتی به خود پیدا خواهید کرد و خود را سزاوار دوباره زیستن خواهید دانست.

5- از پیشگویی خودکامبخش بپرهیزید

بسیاری از افرادی که در عشق ناکام می شوند، باور دارند که دیگر عشق را تجربه نخواهند کرد و شخص دیگری آنها را دوست نخواهد داشت. جالب آنکه گاهی اوقات این باور به وقوع می پیوندد زیرا این افراد از پیشگویی ودکام بخش استفاده کرده اند. این اصطلاح روانشناسی بدین معنا است که مسئله و تفکری واقعیت می یابد، چون فرد انتظار واقعیتش را داشته و به گونه ای رفتار می کند که باعث اتفاق افتادن آن می شود.

شما و همه انسان ها لیاقت دوست داشته شدن و عاشق شدن را دارید اما هر قدر فردی بیشتر بگوید: «من هرگز عشقی نخواهم یافت» احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش می یابد؛ زیرا مثلا کمتر وارد گروه های اجتماعی می شود؛ برخورد دیگران را بیشتر کینه جویانه برداشت می کند، روابط سردتر با دیگران برقرار می کند؛ از کوچکترین رفتاری، فاجعه می سازد اما به طور متضاد، هر اندازه افق دیدگاه کسی روشن تر باشد، مثلا بگوید: «من چنان آدم شاداب و باطراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد.» پیشگویی آینده عشقی او نیز روشن تر خواهد بود.

6- از اشتباهات خود عبرت بگیرید

بعد از اینکه از دست احساسات منفی رها شدید، می توانید به رابطه گذشته خود به عنوان یک تجربه آموزنده بنگرید. در مورد علت جدایی و اینکه چه چیزی در نهایت باعث ناسازگاری شما شد بیندیشید. با اجرای این مرحله مطمئن خواهید شد که دیگر اشتباهات گذشته که در انتها منجر به جدایی خواهد شد را در رابطه جدیدتان تکرار نخواهید کرد.

7- به خودتان زمان دهید

گذشت زمان سبب می شود بتوانید منطقی تر در مورد گذشته خود بیندیشید. به قول سعدی:

سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل – بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران

راهکارهایی برای عاشقان ناکام


راهکارهایی برای گروه سوم

اگر در حال حاضر ازدواج کرده اید یا نامزد دارید اما مزه تلخ عشق ناکام قبلی خود را همچنان در زندگی خود حس می کنید، بهتر است از راهکارهای زیر استفاده کنید.

1- بدانید همه چیز را نمی توان فراموش کرد

نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می آید که نمی توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت، بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود. برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هر لحظه نسبت به خودتان آگاه باشیدو نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می کند یا در آینده و کمتر پیش می آید که ذهن به زمان حال فکر کند.

2- بدانید که هرگز عشق کافی نیست

در طول زندگی مشترک کنونی خود شاید بارها به خاطر مسائل و مشکلات گوناگون به خود و دیگران گفته اید که اگر میان من و همسر کنونی ام عشق وجود داشت، چنین مشکلاتی به وجود نمی آمد. شاید هم به دختران و پسران جوان توصیه کرده اید که عشق و دوست داشتن برای یک زندگی مشترک کافی است اما گرچه عشق یکی از ارکان اصلی زندگی مشترک است اما برای اداره و ادامه دادن رابطه کافی نیست. هر چقدر که زندگی جلوتر می رود و ساز و کارهای زندگی پیچیده تر می شود، خودتان به مرور می فهمید که زندگی به چیزهای دیگری نیز نیاز دارد.

3- از مرور خاطرات دست بردارید

بسیار برایتان پیش آمده که وقتی تنها هستید به مرور خاطرات بپرادزید، یکی از کارهایی که می توانید در این مواقع انجام دهید، دادن دستور ایست دهید؛ این روش بسیار ساده و کارساز است، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن تان ایست بدهید تا نتواند به هر کجا خواست برود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن تان در حال سفر به گذشته است نمی توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواستان باشد به محض اینکه ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می دهید و از پیشروی آن جلوگیری می کنید.

می توانید به خود بگویید: «ساکت، دیگر نمی خواهم بیشتر فکر کنم! یا هیس» یا در ذهن مان روی این فکرها ضربدر بزنیم و جلوی آنها را بگیریم.

4- از مقایسه کردن دور کنید

مقایسه کردن شاید مهمترین ابزار برای شما باشد که احساس ناکامی و حسرت را تقویت کند. بسیاری از افراد که عشق ناکام را تجربه کرده اند، بعد از ازدواج دائما به مقایسه محبوب سابق خود با همسر فعلی شان می پردازند و بر اساس جهت گیری ذهنی مبنی بر ضعیف تر بودن همسر فعلی شان، دچار حس سرخوردگی می شوند اما این را باید بدانید هر فردی متفاوت است.

نامزد یا همسر فعلی ود را از هیچ لحاظ (شکل، قیافه، وزن، استعداد و غیره) با همسر یا نامزد قبلی مقایسه نکنید، چون هر چه این کار را بیشتر انجام بدهید، بیشتر احساس حسرت می کنید. واقعیت دیگر این است که به علت بالا بودن هیجانات در شما، احساستان به معشوق قبلی مانند یک بت ستودنی و بدونه نقص است، پس مقایسه شما شاید اساس واقعی نداشته باشد.

5- ویژگی های منحصر به فرد همسرتان را ببینید

به جای آنکه دائما به چیزهایی فکر کنید که همسرتان ندارد اما معشوق قبلی تان آنها را داشت، بر روی آن چیزهایی که باعث تمایز همسر کنونی تان می شود، تمرکز کنید. بدانید که همه انسان ها ویژگی هایی برای دوست داشته شدن دارند؛ برای مثال از خود بپرسید همسرم چه ویژگی های استثنایی دارد؟ چه کاری می تواند انجام دهد که دیگران از آن عاجزند؟ با پاسخ گفتن به این سوالات خواهید توانست خصیصه هایی که باعث عشق ورزیدن شما نسبت به او می شود را دریافته و آنها را همیشه مورد تحسین قرار دهید.

6- همسر خود را به صورت مثبت به دوستان و اقوام خود معرفی کنید

وقتی از ویژگی های مثبت همسرتان نزد دیگران تعریف می کنید و از وی یک شخصیت مثبت و دوست داشتنی نزد دیگران می سازید باعث می شود تا بتوانید سریع تر محبوب قبلی خود را فراموش کنید. هنگامی که دیگران شروع به در نظر گرفتن شما به عنوان دو یار جدید نموده و معشوق قبلی شما را از یاد می برند، شما نیز همین کار را آسانتر انجام خواهید داد.

7- مکان های دوست داشتنی تازه پیدا کنید

سعی نکنید با نامزد یا همسر فعلی خود به همان رستوران یا پارکی که با محبوب گذشته خود می رفتید، سر بزنید چون این باعث می شود به جای اینکه حواستان به نامزد یا همسرتان باشد به یاد محبوب قبلی خود بیفتید. بهترین کار این است که محل های تفریحی جدیدی انتخاب کنید که تا به حال نرفته اید. آنجا بیشتر فرصت خواهید کرد که به همسرتان توجه کنید و سعی کنید او را دوست داشته باشید.

راهکارهایی برای عاشق ناکام

اگر به تازگی در عشق ناکام شده اید

اگر مدت هاست از ناکامی شما در عشق می گذرد

اگر ازدواج کرده اید اما به یاد عشق ناکام خود هستید

واقعیت پایان ارتباط را بپذیرید

قبول کنید که همه چیز تمام شده است

بدانید همه چیز را نمی توان فراموش کرد

احساسات منفی خود را بپذیرید و بروز دهید

مواظب باشید که عشق به نفرت تبدیل نشود

بدانید که هرگز عشق کافی نیست

ذهن تان را خالی کنید

خاطرات را دور بریزید

از مرور خاطرات دست بردارید

حمایت اجتماعی را دریافت کنید

بر روی ویژگی های مثبت خود تمرکز کنید

از مقایسه کردن دوری کنید

انرژی تان را تخلیه کنید

از پیشگویی خودکامبخش بپرهیزید

ویژگی های منحصر به فرد همسرتان را ببینید

برقراری ارتباط جدید را به چند ماه بعد موکول کنید

از اشتباهات خود عبرت بگیرید

در نزد اقوام و دوستان از ویژگی های مثبت همسرتان تعریف کنید

از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیرید

به خودتان زمان دهید

مکان های دوست داشتنی تازه برای همراهی با هم پیدا کنید

1391/11/24



شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, :: 6:1 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

@ از کجا آمده است؟

@
همه کسانی که به اینترنت دسترسی دارند، علامت @ را دیده‌اند و آن را می‌شناسند. این علامت که امروز آن را بیشتر در آدرس‌های ایمیل و یا شبکه‌های اجتماعی می‌توانیم ببینیم، در خیلی جاها به عنوان سمبل اینترنت یا ارتباطات مجازی تلقی می شود.
شاید فکر می‌کنید این علامت از ابداعات چند سال گذشته است و پیش از دوران کامپیوترها و ایمیل‌ها وجود خارجی نداشته؛ اما جالب است بدانیم که این علامت پیچ‌خورده، در طول قرنهای گذشته کاربرد داشته و بعضی مستندات قدمت آن را به پیش از قرون وسطی می‌رسانند. البته مردم قرون وسطی از علامت @ برای ارسال ایمیل به هم یا حتی هدایت کبوترهای نامه‌بر استفاده نمی‌کردند و این سمبل در آن زمانها استفاده‌های دیگری داشت.
نامگذاری:
در بیشتر زبانهای دنیا (از جمله فارسی) @ را مانند انگلیسی ها at یا at Sign تلفظ می‌کنند. اما بعضی زبانها هم برای آن نام خاصی دارند که معمولا یادآور حیوانات است
در تایوان به آن موش‌کوچولو، در روسیه و ارمنستان سگ ، در هلند دم میمون، در دانمارک دم فیل و در نروژ دم گربه می‌گویند. در کشورهای دیگر هم دم انواع دیگر حیوانات از جمله خوک کاربرد دارد و بعضی کشورها هم کلماتی معادل حلزون یا پیچ و رولت برای آن استفاده می‌کنند. در اسپانیایی، پرتقالی، کاتالان و فرانسه و کمابیش انگلیسی هم کلمه آروبا کاربرد دارد. اما arroba چیست و از کجا آمده است؟
اجازه بدهید با هم به اسپانیای قدیم سفر کنیم، به زمانی که اسپانیا در دست مسلمانان بود و بسیاری کلمات عربی وارد زبان اسپانیایی شدند. از جمله کلمه الربع که واحدی بود برای اندازه‌گیری وزن. همانطور که ما در فارسی چارک (حدود ۷۵۰ گرم) را داریم، اعراب هم الربع را داشتند که تقریبا معادل ۱۱ و نیم کیلوگرم امروزی می‌شد. این کلمه به صورت arroba وارد زبان اسپانیولی و پرتغالی شد و تا به امروز هم مورد استفاده است. اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها از نماد @ برای نمایش اختصاری arroba استفاده کردند. بعدها با ورود علامت @ به انگلستان، کلمه arroba هم وارد زبان انگلیسی شد.
ولی چه ارتباطی می‌تواند بین یک واحد وزن و ایمیل باشد؟ باید بگوییم که @ تنها به عنوان علامت وزن استفاده نمی‌شد و کاربردهای دیگری هم داشت.
کاربردهای قدیمی:
- حسابداران در قرون ۱۸ و ۱۹ از @ بعنوان علامت اختصاری each at استفاده می‌کردند. به این ترتیب @ یک a بود که داخل یک e بزرگتر نوشته می‌شد. each at اصطلاحی بود به معنای “از قرار هر کدام” که تاجران و حسابداران به کار می‌بردند مثلا ”۲سیب @ ۱$” یعنی دو سیب از قرار هر کدام یک دلار. در حالیکه اگر گفته می‌شد two apples at 1$ یعنی دو سیب (هر دو با هم) یک دلار.
- در قرون گذشته در مناطقی از فرانسه از علامت à (به معنای at each یا “از قرار”) برای برچسب‌گذاری کالاها استفاده می کردند. گاهی اوقات مغازه‌دارها فرانسه هم مانند برخی کشورها به سرعت قیمتها را می‌نوشتند و در نتیجه علامت à چیزی شبیه به @ از آب درمی‌آمد.
- @ می تواند ریشه‌ای یونانی هم داشته باشد؛ یعنی یک آلفای محصور در میان دایره باشد. یونانیها مدعی هستند که گاه در گذشته از علامت @ به جای کلمه ανά (آنا) استفاده می‌کردند. آنا در زبان یونانی تقریبا معادل à فرانسوی است.
- کشیشها هم در قرون وسطی از علامت @ زیاد استفاده می‌کردند، هم به عنوان اختصاری برای کلمه ad لاتین ( به معنای به، در ، درباره، با) و هم به عنوان تاکید بر حرف a مثلا در ذکر کلمه amen حرف a به صورت @ نگارش می‌شد. عده‌ای بر این باورند که @ یک a است که داخل یک D قرار گرفته و ad را نشان می‌دهد. اسنادی وجود دارد که قدمت این کاربرد را تا ۷۰۰ سال پیش می‌رساند.
- کاربردهای دیگری هم برای @ وجود داشته که بیشتر برای نشان دادن اختصار کلماتی که با ۲ شروع می‌شوند و اکثرا به معنای “در” (داخل) یا “از قرار” یا “در ارتباط با” هستند.

کاربرد قدیم علامت @

استفاده مدرن :

اما @ اولین بار در اوایل قرن بیستم وارد ماشینهای تحریر و حسابداری شد و در اواخر این قرن هم با پیدایش کامپیوترها راه خود را به دنیای دیجیتال باز کرد. کلید @ در کامپیوترها استفاده‌های بسیار زیادی پیدا کرد، در بسیاری از زبانهای برنامه‌نویسی کاربرد پیدا کرد و بسیاری از سرویسهای آنلاین هم از @ استفاده کردند.
در ایمیلها @ نشان می‌دهد که آدرس ایمیل شما در کدام سایت قرار دارد. در توئیتر و بسیاری از سرویسهای میکروبلاگینگ برای خطاب قرار دادن کاربر دیگری بطور عمومی استفاده می‌شود و در فوروم‌ها و بعضی شبکه‌های اجتماعی برای پاسخ دادن به کاربر دیگر پیش از نام او @ می‌آورند.
استفاده‌های جدید از @ به دنیای مجازی محدود نیست. در آمریکا برای نشان دادن مسابقه دو تیم با هم، ضمن مشخص کردن میزبان از @ استفاده می شود. مثلا NY@LA یعنی تیم NY با LA مسابقه خواهد داد و بازی در زمین LA برگزار می‌شود.
حتی در زبان فارسی مجازی هم @ وارد شده و کاربردهای مختلفی پیدا کرده. مثلا بعضی کاربران در تایپ فارگلیسی (پینگلیش) از @ برای جایگزینی “عت” “ئت” و “َت” در کلماتی چون ساعت، دقت و سرعت و غیره استفاده می‌کنند. در بعضی زبانهای دیگر هم کاربران مجازی ترجیح می‌دهند از @ به جای حروف مشابهی که ممکن است در تلفن یا کامپیوترشان نباشد، استفاده کنند. مثلا به جای ə (که در ترکی آذربایجانی و برخی زبانهای دیگر صدای َ می‌دهد)
علاوه بر آن @ بعنوان سمبل دنیای مجازی و سرویسهای اینترنتی وارد فرهنگ و هنر هم شده و خود را در آثار سینمایی یا حتی اشعار خوانندگان یا نقاشی‌ها و کاریکاتورها به عنوان نماینده دوره جدید ارتباطات معرفی کرده است.
------------------------------------------------------------------------------------------------

بزرگترین عدد اول جهان توسط یک ریاضیدان آمریکایی کشف شده که طول ارقام آن 17 میلیون و 425 هزار و 170 عدد است.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عنوان قبلی بزرگترین عدد اول جهان به عددی با 12 میلیون و 978 هزار و 189 رقم اختصاص داشت که در سال 2008 میلادی کشف شده بود.

کشف بزرگترین عدد اول جهان توسط «کورتیس کوپر» ریاضیدان دانشگاه مرکزی میسوری در قالب بخشی از یک شبکه عظیم رایانه های اختصاص یافته برای این طرح، محقق شد.

این طرح شباهت زیادی به پروژه هایی مانند SETI@Home دارد که از شبکه عظیم رایانه ای برای دانلود و آنالیز حجم وسیع داده های تلسکوپ رادیویی SETI‌ استفاده می کند.

شبکه رایانه ای برای کشف بزرگترین عدد اول جهان به اختصار GIMPS‌ گفته می شود که از 360 هزار پردازنده برای 150 تریلیون محاسبه در ثانیه استفاده می کند.

«جورج ولتمان» از کارشناسان برجسته رایانه و مبتکر شبکه GIMPS‌ تأکید می کند: این کار مانند بالا رفتن از قله اورست است؛ مردم از به چالش کشیده شدن برای کشف ناشناخته ها لذت می برند.

این عدد از کلاس نادر موسوم به اعداد اول مرسن (Mersenne Primes)‌ است که به شکل Mn = 2n – 1 هستند. اعداد اول مرسن 350 سال قبل توسط «مارین مرسن» کشیش فرانسوی شرح داده شده و به نام وی نامگذاری شده اند؛ تاکنون 48 نمونه آنها کشف شده است.

عدد اول کشف شده چندین نوبت توسط محققان و با استفاده از رایانه های پرقدرت مورد بررسی و تأیید قرار گرفت.

«کورتیس کوپر» تاکنون سه عدد اول را کشف کرده و برای کشف اخیر خود نیز جایزه سه هزار دلاری دریافت کرده است.

بزرگترین عدد اول جهان



سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 2:12 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

خنده دار جدید

.

جملات طنز, جملات خنده دار

.

ی بار اومدم خودمو واسه مامانم لوس کنم بهش گفتم مامان اگه من بمیرم چیکار میکنی؟
گفت مرگ بگیری مردشور برده …
الهی به تیر غیب گرفتار بشی…
سرت به سنگ لحد بخوره …
لال شی ایشالا آخه این چه حرفیه؟!
داشتم عزرائیلو میدیدم خداوکیلی…
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
جا داره از اون دسته دخترانی که با جمله
” همه مردها از یه قماشن “
منو در ردیف ، انیشتن و ابوعلی سینا و رازی و مصدق و اینا قرار میدن
تشکر ویژه داشته باشم !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
بعضی حرف ها را “نباید زد”
بعضی حرف ها را “نباید خورد”
بیچاره دل چه میکشد میان این “زد” و”خورد”
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
هر زمان لواشک رو گذاشتى گوشه لــُـپـِت و تونستى نَجُوییــش
یَنـى به نفسِت مــُــسَلط شدی



سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 2:6 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

آیا به حرفی که می‌زنید وفادار هستید یا اغلب اوقات از انجام کاری که قول داده‌اید انجام می‌دهید سرباز می‌زنید؟ بسیاری از ما اغلب اوقات درگیر موضوعات اینچنینی هستیم. برخی از افراد می‌گویند که تماس می‌گیرند و دیگر با شما تماس نمی‌گیرند. برخی دیگر می‌گویند که پیگیر یک پروژه خواهند شد و در آینده این چنین نخواهد شد. برخی دیگر می‌گویند که کاری را در مدت زمان خاص انجام می‌دهند و متاسفانه زیر حرفشان می‌زنند.

شما نسبت به افرادی که اینگونه رفتار می‌کنند چه حسی دارید؟ کسانی که می‌گویند کاری را به انجام می‌رسانند، اما در واقع هرگز به عهدشان وفا نمی‌کنند.

قبل از صحبت راجع به اهمیت ایستادگی بر روی حرف‌هایمان، بعد نیست به این موضوع نگاه کنیم که چطور ممکن است یک فرد به حرفهایی که می‌زند عمل نکند، چه عواملی منجر به بروز این رفتار می‌شود؟

اگر از این دسته از افراد هستید، دو دلیل اصلی عامل بروز این رفتار در شما هستند:

- زمانی که فردی از شما درخواست می‌کند کاری را انجام دهید، شما برای اینکه وی احساس بدی نسبت به شما پیدا نکند سعی می‌کنید تا به او جواب مثبت دهید، حتی اگر خودتان علاقه‌ای برای انجام آن ندارید. در حالیکه اگر واقعاً نمی‌توانید، باید«نه گفتن» را بیاموزیدو از آن بهره جویید.

- شما بله را می‌گویید و فکر می‌کنید که می‌توانید کار را انجام دهید، این در حالیست که بخش دیگر وجودتان در مقابل اینکه تحت کنترل قرار بگیرد مقاومت می‌کند. آیا این مهمتر است که تحت کنترل باشید یا اینکه بر سر حرفتان بمانید؟

پنج دلیلی که نشان می‌دهد یا باید چیزی را قبول نکنیم، و یا باید به قول‌مان عمل کنیم:

کمال
برای من، انجام دادن آنچه که حرفش را می‌زنم، به معنی کمال و بی‌نقصی‌ام است. زمانی که بر سر حرفم نمی‌ایستم، احساسی بدی دارم. حرف من برای خودم ارزش دارد و من آن را سبک نمی‌گیرم. اما اگر شما حرفی می‌زنید یا قولی می‌دهید که برایتان ارزشی ندارد، باید علت را پیدا کنید.

اعتماد و اطمینان
من به افرادی که بر روی حرفشان نمی‌مانند اعتماد نمی‌کنم. اگر کسی چندین بار زیر حرفش بزند، آن موقع است که من می‌دانم فرد مورد نظر قابل اعتماد نیست. پس من علاقه‌ام را نسبت به اینگونه افراد از دست می‌دهم و حاضر نیستم وقتم را با آنها تلف کنم. در حالی که این موضوع ناراحت کننده است، به خودم قبولانده‌ام که آنها نمی‌توانند بر روی حرفی که می‌زنند بایستاند و آن را همانگونه که باید و شاید انجام دهند.

احترام به عهد
من دیگر برای افرادی که برای حرف خود ارزش قائل نیستند، احترامی قائل نمی‌شوم. زمانی‌که افراد به من می‌گویند کاری را انجام می‌دهند و از انجام آن سرباز می‌زنند، احساس بدی نسبت به آنها در درونم به وجود می‌آید. در ابتدای مسیر من به آنها یک راه گریز می‌دهم و فرض را بر این می‌گذارم که ممکن است مشکلی مانع از انجام کار توسط آنها شده است. اما در صورتی که وی کارش را بارها و بارها تکرار کند، من دیگر اعتمادم را به وی از دست خواهم داد و دیگر احترامی برای او قائل نمی‌شوم.
در صورتی که می‌خواهید دیگران به شما احترام بگذارند، زمانی بله بگویید که واقعا منظورتان بله است و زمانی نه بگویید که واقعا مظورتان نه باشد. مراقب باشید که ترس شما از تحت کنترل بودن و یا ناراحت شدن فرد مقابل بر روی اعتماد دیگران بر روی شما تاثیر بگذارد.

احترام به نفس
ما نمی‌توانیم زمانیکه دیگران را ناراحت می‌کنیم، احساس با ارزش بودن داشته باشیم. افرادی که حرف خود را انکار می‌کنند، ارزشی برای خود قائل نمی‌شوند و نمی‌توانند بی‌نقص رفتار کنند. آیا احساس تحت کنترل بودن بیشتر از ارزش شخصی خودتان ارزش دارد؟ آیا زمانی‌که نمی‌توانید به قولتان وفادار بمانید، شوخی می‌کنید که می‌توانید ارزش خودتان را نگه دارید؟ احترام به نفس، نتیجه رفتار محترمانه با خود و دیگران است.

قدرت شخصی
قدرت شخصی نتیجه رفتار کردن در راه‌هایی است که ما به آنها ارزش و بها می‌دهیم. در واقع مصداق اصطلاحی است که مرد سرش را از دست می‌دهد و اما زیر حرفش نمی‌زند. این اصطلاح ناشی از قدرت شخصی فرد می‌شود و نشان می‌دهد که فردی حاضر است تا سرحد مرگ پیش برود و اما درستی و تمامیتش را از دست ندهد. سعی کنید با خودتان برای نگهداری حرفتان صادق باشید و تا زمانی‌که نمی‌توانید سر حرفی بمانید، قولش را ندهید



چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 10:49 بعد از ظهر ::  نويسنده : ali

ستارگانی که کارتن خواب بودند


تماشا: شاید باورش سخت باشد اما جیمز باند هم یک روزی کارتن خواب بوده است! نه تنها دانیل کریگ که ستارگان بزرگ دیگری هم بوده اند که روزگاری کف خیابان ها زندگی می کردند و در محله های پایین شهر به سر می بردند. این ستارگان نه تنها فقیر بودند بلکه بی خانمان هم بوده اند. سایت سینما خبر، گزارشی از فهرست این ستارگان منتشر کرده است. گزارشی تکان دهنده که دلمان نیامد شما نخوانید.

«هال بری» (Halle Berry)

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

وقتی که «هال» با سودای بازیگری در سر به شیکاگو آمد. پولی نداشت. مادر او که از مخالفان جدی بازیگری بود. از فرستادن حتی یک سنت برای او خودداری کرد. «هال» بیچاره که شغلی نداشت. شب ها را با در خیابان ها یا در پناهگاه بی خانمان ها می گذراند. او در مصاحبه با مجله استار پلاس گفته است: «آن شرایط سخت باعث شد من محافظت از خودم را یاد بگیرم.» هال بری به خوبی توانست از پس زندگی سختش بربیاید.

«هیلاری سوآنک»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

قبل از آنکه «سوآنک» به یک بازیگر برگزیده اسکار تبدیل شود. از دبیرستان اخراج شد. او در سن 15 سالگی تنها با 75 دلار و یک خط موبایل به کالیفرنیا آمد. او شب ها را در اتومبیل مادرش می خوانید تا اینکه طی آشنایی با «تینا براندون» در فیلم «÷سرها گریه نمی کنند» بازی کرد و با دستمزد 3 هزار دلاری موفق به اجاره یک سرپناه شد. بعد از آن او هر روز ÷یشرفت کرد تا تبدیل شد به «هیلاری سوآنک».

«جیم کری»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

«کری» اوایل 16 سالگی از مدرسه اخراج شد. او که آرزوی معروف شدن را در سر داشت، تمامی نوجوانی اش را در اتوبوس کاروان خانوادگی سپری کرد ولی پارک کردن اتوبوس کاروان در کنار خیابان بخت او را برای اولین حضور حرفه ای اش باز کرد.

«الا فیتز جرالد»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

«فیتز جرالد» قبل از آنکه عنوان «ملکه جاز» را به دست آورد از خانه ناپدری اش فرار می کند. در اوج بی خانمانی برای کسب درآمد به یک گروه مافیا می پیوندد ولی جای خواب او از خیابان به زندان تغییر می کند. پس از آزادی از زندان شب ها را در کنار تئاتر آولو می گذراند. تا اینکه در سال 1934 بخت به او رو کرده و در نهایت موفق به دریافت 13جایزه «گرمی» می شود.

«دانیل کریک»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

«کریگ» با «مامور 007» زمانی در مصاحبه با پایگاه اطلاع رسانی «هالیوود اسکوپ» گفته بود در حالی که آرزوی بازیگری را داشتم به لندن آمدم و چون جایی برای گذراندن شب ها نداشتم، صندلی پارک های لندن را انتخاب کردم. بله، جیمز باندکه این روزها با «اسکای فال» لندن را به تسخیر خود درآورده، روزی در لندن سرگردان بوده است.

«چارلی چاپلین»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

با مرگ زودرس پدر «چارلی»، مادرش به بیمارستان روانی منتقل می شود و چارلی 10 ساله با برادر کوچکش مجبور به کار کردن و کسب درآمد می شوند. آنها خانه ای نداشتند و شب ها را در کنار محل کار پدرشان که یک تماشاخانه بود می گذراندند ولی همین مشکلات در نهایت چارلی را به بزرگترین بازیگر سینمای صامت تبدیل کرد.



چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 10:44 بعد از ظهر ::  نويسنده : ali


بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارم



گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟
گفت: آره!



گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله



گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد
گفت: چرا؟



براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…



دیدم حالتش عوض شده



بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می کنی؟
گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه



گفتم: پس حجابت….
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو
با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره



از فردا دیدم با چادر اومده
گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه


یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 3:24 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

لـوح زنـدگی را چگونـه بخوانیـم ؟!



مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگی‌اش رسیده بود،
کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد :
(تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم نه برای برادر زاده‌ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران.)

اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و
آنرا نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می‌شد؟

بنابراین :

برادر زاده او تصمیم گرفت. آن را اینگونه تغییر دهد:
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه! برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران."


خواهر او که موافق نبود آن را اینگونه نقطه‌گذاری کرد :
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم. نه برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران."


خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نقطه‌گذاری کرد:
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه. برای برادرزاده‌ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران."


پس از شنیدن این ماجرا فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند:
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه.برای برادر زاده‌ام؟ هرگز.به خیاط؟ هیچ.برای فقیران."


نكته اخلاقی :

در واقع زندگی نیز این چنین است‌:
او که همان آفریدگار ماست، نسخه‌ای از هستی و زندگی به ما می‌دهد
که در آن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید به صحیح ترین روش آن را نقطه‌گذاری کنیم.
و بی گمان از زمان تولد تا مرگ تمام نقطه گذاریها دست ماست ...

باید به این نکته توجه داشته باشیم که :
"فارغ از اعتقادات مذهبی و یا غیرمذهبی به جهان هستی و زندگی، از علامت تعجب تولد تا علامت سوال مرگ، همه چیز بستگی به روش نقطه‌گذاری عقلانی ما و نگاه ما به چگونگی زندگی دارد "



جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, :: 7:23 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

آری داستان ، داستان فقر است

پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند
ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید :
بهت گفته باشم ، تو هیچی نمی شی ، هیچی
مجتبی نگاهی به همکلاسی هایش انداخت ،آب دهانش را قورت دادخواست چیزی بگوید اما ، سرش را پایین انداخت و رفت

برگه مجتبی ، دست به دست بین معلم ها می گشتاشک و خنده دبیران در هم آمیخته بود
امتحان ریاضی ثلث اول :

سئوال : یک مثال برای مجموعه تهی نام ببرید
جواب : مجموعه آدم های خوشبخت فامیل ما
سئوال : عضو خنثی در جمع کدام است ؟
جواب : حاج محمود آقا ، شوهر خاله ریحانهکه بود و نبودش در جمع خانواده هیج تاثیری نداردو گره ای از کار هیچ کس باز نمی کند
سئوال : خاصیت تعدی در رابطه ها چیست ؟
جواب : رابطه ای است که موجب پینه دست پدرم، بیماری لاعلاج مادرم و گرسنگی همیشگی ماست

معلم ریاضی اشکش را با گوشه برگه مجتبی پاک کرد و ادامه داد

سئوال : نامساوی را تعریف کنید
جواب : نامساوی یعنی ، یعنی ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران ، اصلا نامساوی که تعریف و تمجید ندارد ، الهی که نباشد
سئوال : خاصیت بخش پذیری چیست ؟
جواب : همان خاصیت پول داری است آقا ،که اگر داشته باشی در بخش بیمارستان پذیرش می شوی و گرنه مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بیمارستان تو راه خانه فوت می کنی
سئوال : کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه چه خطی است ؟
جواب : خط فقر ، که تولد لیلا ، خواهرم را ، سریعا به مرگش متصل کرد
برگه در این نقطه کمی خیس بود و غیر خوانا ، که شاید اثر قطره اشک مجتبی بود

معلم ریاضی ، ادامه نداد برگه را تا کرد ، بوسید و در جیبش گذاشت
مجتبی دم در حیاط مدرسه رسیده بود ، برگشت با صدای لرزانش فریاد زد
آقا اجازه : گفتید هیچی نمی شیم ؟ هیچی ؟
بعد عقب عقب رفت ، در حیاط را بوسید
و پشت در گم شد
**********************************************************
دفتر مشق
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا
دخترک خودش را جمع و جور کرد، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟
فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انضباطش باهاش صحبت کنم
دخترک چانه لرزانش را جمع کرد… بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :
خانوم/… مادرم مریضه… اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن… اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد… اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه… اونوقت…
اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم…
اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم…
معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین …
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد…
***********************************************************
غذای سگ
توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد … یه آقای خوش تیپی هم اومد تو گفت : ابرام آقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم … آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه هاش … همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت : چی مِخی نِنه ؟ پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت : هَمی ره گُوشت بده نِنه !

قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت : پُونصَد تُومَن فَقَط آشغال گوشت مِشِه نِنه … بُدُم ؟ پیرزن یه فکری کرد گفت بده نِنه ! قصاب آشغال گوشت های اون جوون رو میکند میذاشت برای پیره زن …..اون جوونی که فیله سفارش داده بود همینجور که با موبایلش بازی میکرد گفت : اینارو واسه سگت میخوای مادر ؟ پیرزن نگاهی به جوون کرد گفت : سَگ ؟ جوون گفت اّره … سگ من این فیله هارو هم با ناز میخوره … سگ شما چجوری اینارو میخوره ؟ پیرزن گفت : مُخُوره دیگه نِنه … شیکم گوشنه سَنگم مُخُوره … جوون گفت نژادش چیه مادر ؟ پیرزنه گفت بهش مِگن تُوله سَگِ دوپا نِنه …ایناره بره بچه هام ماخام اّبگوشت بار بیذارم !

جوونه رنگش عوض شد … یه تیکه از گوشتای فیله رو برداشت گذاشت رو آشغال گوشتای پیرزن … پیرزن بهش گفت: تُو مَگه ایناره بره سَگِت نگیریفته بُودی ؟ جوون گفت چرا ! پیرزن گفت ما غِذای سَگ نِمُخُورم نِنه … بعد گوشت فیله رو گذاشت اونطرف و آشغال گوشتاش رو برداشت و رفت ! قصابه شروع کرد به وراجی که خوبی به این جماعت نیومده آقا … و از این خزعبلات … و من همینجور مات مونده بودم !!
*
*
*
*
*
داستان مردم شهر من ، داستان پسرک فال فروشی است که کف خیابان برای یک لقمه نان میگرید!
چهره زیبای دستان خسته یک پدر برای عیدی دخترش !
پینه های دست مادریست برای یک جرعه نفس!
آری داستان ، داستان فقر است.
این چیزها را که میشنوم غصه ام میگیرد. چه کار میشود کرد؟ کمک؟
واقعاً راه حل مشکل فقر در ایران چیست؟


جمعه 6 بهمن 1391برچسب:, :: 6:18 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali
پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 4:11 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali


زن و شوهر موقع حاملگی هر چند هفته یک بار رفته اند پمپ بنزین و عکس گرفته اند تا اینکه شکم مادر .... ... میشود و بچه بدنیا میاید.

To:http://apikabu.ru/img_n/2012-12_2/aao.jpg
[[[[[[[[[[



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 4:9 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

ایـن دیـوانگیـست ......

که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه
خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم



که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه
یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم




این دیوانگیست ...

که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه
در زندگی با شکست مواجه شده ایم



که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه
یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است




این دیوانگیست ...

که همه دستهایی را که برای دوستی بسوی ما دراز می شوند بخاطر اینکه
یکی از دوستانمان رابطه مان را زیر پا گذاشته است رد کنیم



که هیچ عشقی را باور نکنیم بخاطر اینکه
در یکی از آنها به ما خیانت شده است



این دیوانگیست ...

که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه
در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم



به امید اینکه در مسیر خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم
و به یاد داشته باشیم که همیشه



شانس های دیگری هم هستند
دوستی های دیگری هم هستند
عشق های دیگری هم هستند
نیروهای دیگری هم هستند
و افق های بهتری هم هستند



تنها باید قوی و پُر استقامت باشیم
و همه روزه در انتظار روزی بهتر و شادتر از روزهای پیش باشیم ...



چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, :: 5:51 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

 جنگ نرم  اين:

ببينيد چطوري با ناخود آگاه ما بازي ميكنند!!!؟

خراب كردن مسجد توسط پرندگان خشمگين



به نام علي در لوگوي اين بازي توجه كنيد!!!!؟




بازي كالاف ديوتي حديثي از امام صادق(ع) كه در قاب عكس كار شده است


به محل نصب تابلو دقت كنيد!!!!!!؟





استفاده از درب كعبه در چند نقطه ي اين بازي





استفاده از كلمه الله در كف زمين اين بازي 

به سم كاركتر ها توجه كنيد





نام فاطمه زهرا كه با زيركي در اين بازي كار شده





اين بار در بازي اويل قرآني كه در اتاق يكي از روساي گروه تروريستس وجود دارد





به كلمه ي الله زير پاي شخصيت ها توجه كنيد

شباهت كفپوش با كفپوش مسجدالنبي

شباهت طراحي بنا با مسجدالنبي





موجوداتي كه پس از حل معما الله اكبر مي گويند





وباز هم كلمه ي الله در اين بازي به وفور يافت ميشود





استفاده از درب مسجدالنبي در بازي!!!!؟





و در آخر فكر ميكنم حرفي براي گفتن نباشه وخودتون قضاوت كنيد؟؟؟؟



 راهکارهایی برای عاشقان ناکام


هنگامی که فروپاشی یک رابطه عشقی بروز می کند، زمان زیادی به طور می انجام تا عاشق ناکام سازگاری نسبی خود را مجدد به دست بیاورد، در این مدت عملکرد فرد در زمینه های متعدد (روانی، اجتماعی و شغلی) مختل می شود و واکنش های غیرانطباقی به وجود می آید. خوب حالا باید ببینیم چطور می توانید با این درد کنار بیایید؟ چطور می توانید یاد بگیرید که به زندگی خود ادامه دهید؟

 

اگر شما جزء افرادی باشید که به هر دلیلی در عشق ناکامی شده اید، به احتمال زیاد در یکی از این سه گروه زیر قرار دارید.

1- به تازگی این تجربه را کسب کرده اید؛

2- از این تجربه زندگی تان مدت زیادی می گذرد؛

3- هم اکنون ازدواج کرده اید اما تلخی این ماجرا همچنان در کام شما مانده است و بر روی زندگی مشترک کنونی شما تاثیر می گذارد.

بنابر در این مقاله ما سعی کرده ایم نیازهای هر سه گروه را مد نظر داشته باشیم. راهکارهای زیر به شما در سازگاری بهتر کمک خواهند کرد.

راهکارهایی برای گروه اول

اگر به تازگی ناکامی در عشق را تجربه کرده باشید، شدت ناراحتی و میزان هیجانات منفی در شما بسیار شدیدتر است و حتی شاید هنوز دچار شوک هستید و پذیرفتن واقعیت برایتان مشکل است و همچنین ممکن است نخواهید که ارتباط قطع شود. راهکارهای زیر می تواندب رای شما کمک کننده باشد.

 

1- واقعیت پایان ارتباط را بپذیرید

 

مرحله شوک و انکار بعد از همه قطع رابطه ها حتما پیش می آید و تنها راه پذیرش موقعیت فعلی و استقامت روی تصمیمی است که گرفته اید، یا پیشایندی است که اتفاق افتاده است. زمانی که فرد اطمینان نداشته باشد به اینکه رابطه پایان یافته یا نه؛ یا طرف مقابل گاه و بیگاه کدهای مثبت از خودش نشان دهد؛ سبب می شود که عشق وارد فاز سوگواری نشود. 

 

وقتی شخص نمی تواند یک رابطه را حتی به صورت ذهنی قطع کند، باید بررسی کند که این رابطه برایش چه معنایی دارد و چه چیز این از دست دادن برایش سخت است. هر رابطه ای تا زمانی ادامه پیدا می کند که کارکردی داشته باشد و نفعی به فرد برساند، وگرنه به شکل اجتناب ناپذیری قطع می شود. 

 

باید از خود پرسید این دلتنگی از کجا می آید؟ این رابطه دارد برای من چکار می کند؟ جمله ای که می توانم بگویم این است که تحلیل، فرشته ویرانگر عشق است. اگر فرد بتواند به اندازه کافی به این حس هعا و رویاها و خیال پردازی هایش بپردازد، این تحلیل کردن می تواند کاملا ترمیم کننده و تسهیل گر باشد و درد فقدان را قابل تحمل کند. 

 

اگر بدانیم چرا یک فشار را تحمل می کنیم، این فشار قابل تحمل تر می شود و می توانیم مداخله موثرتری کنیم. به قول بزرگی: «کسی که چرایی برای زندگی دارد، می تواند با هر چگونگی بسازد.»

 

2- احساسات منفی خود را بپذیرید و بروز دهید

 

عاشق ناکام سوگوار است و در وهله اول باید این سوگواری را بپذیرد. اکثر اطرافیان در این شرایط سعی می کنند که حواس عاشق ناکام را پرت کنند و به او اجازه نمی دهند که برای از دست دادن معشوقش سوگواری کند. اما به نظر می رسد چاره ای جز گریستن نیست.

 

 آدم ها یک ظرفیت محدود از انرژی روانی دارند و وقتی کسی می میرد یا از دست می رود، سرمایه گذاری عاطفی که روی او کرده اند باید تا حدی از روی او برداشته شود تا فرد بتواند دوباره روی آدم های جدید سرمایه گذاری کند. اشک های هیجانی سوگ، کارکرد عملی دارند، و به بدن در تسکین استرس و پاک نمودن زهرآگینی هیجانی ناشی از سوگ کمک می کنند.

 

3- ذهن تان را خالی کنید

 

گاهی هم پیش می آید که ذهن ما آنقدر از وقایع گذشته و اتفاقات پیش آمده پرکار است که انگار ظرف ذهن پر شده و در حال لبریز شدن است و مرتب وقایع در ذهن مرور می شود و نمی توان به موضوع دیگری فکر کرد. 

 

بهترین کار در این زمان نوشتن است. یکی از مهمترین فواید نوشتن این است که شما وقتی قلم به دست بگیرید ناگهان احساساتی روی کاغذ می آیدکه خودتان از دیدن آنها شگفت زده شده و در نتیجه به یک بینش و شناخت عمیق تر از خود می رسید و همین شناخت عمیق باعث می شود که رابطه های بعدی خود را بهتر مدیریت کنید تا دیگر مجبور به جدایی نشوید. وقتی ذهن کاملا خالی شد، آن کاغذها را دور بیندازید یا حتی بسوزانید.

 

4- حمایت اجتماعی دریافت کنید

 

بعد از یک جدایی سخت شما به کسانی نیاز دارید که دوستتان داشته باشند و شما را درک کنند، چنین افرادی می توانند به شما احساسات خوبی تزریق کنند. سعی کنید بیشتر در جمع دوستان و اقوام دلسوزتان که شما را درک می کنند باشید، آنها به شما کمک می کنند خود را یک فرد ارزشمند بدانید و بتوانید زودتر خودتان را پیدا کنید و روی پای خود بایستید، یک شبکه آرامبخش از دوستان بیش از هر چیز می تواند از دردها و آلام شما کم کند. در واقع بیان احساسات و گفت و گو می تواند بسیار کمک کننده باشد و همچنین خود حرف زدن می تواند بسیاری از استرس ها و فشارها را از بین ببرد.

 

5- انرژی تان را تخلیه کنید

 

اگر در دوران جدایی فقط در خانه یا تنها باشید و هیچ کاری هم برای انجام دادن نداشته باشید مسلما اذیت خواهید شد.

 

 

 

تمام ذهن شما مشغول معشوق از دست رفته است و مدام در وسوسه تماس گرفتن و ارتباط با او هستید، پس باید خودتان را مشغول کنید، خود را در روابط اجتماعی و در بین دوستانتان قرار دهید، به کارها و فعالیت های مورد علاقه تان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگری ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقه های شخصی و سفر منحرف کنید، گرچه ممکن است صددرصد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری خواهید کرد.

 

6- برقراری ارتباط جدید را به چند ماه بعد موکول کنید

 

بهترین توصیه در این شرایط این است که بعد از ناکامی در عشق حداقل تا مدتی (حداقل چند ماه) ارتباط صمیمی برقرار نکنیم و به سمت فرد دیگری نرویم. گذر سال و گذر زمان به ما این اجازه را می دهد تا با شرایط جدید سازگار شویم و عشق قبلی خود را به طور طبیعی فراموش کنیم و انرژی عاطفی از دست رفته خود را بازیابیم تا بتوانیم به فرد دیگری مهر بورزیم.

 

مهم این است که شخص نباید فردی را جایگزین دیگری کند. هیچ کس نمی تواند جای دیگری را به طور کامل پر کند.

 

به همین دلیل پیشنهاد می کنیم بعد از قطع رابطه نامزدی تا چند ماهی نامزدی جدیدی را آغاز نکنید. بهتر است کمی صبر کنید تا خودتان را پیدا کنید و بعد در یک رابطه جدید قرار بگیرید چون در اینجا احتمال اشتباهاتی به وجود می آید که می تواند برایتان سنگین تمام شود.

 

7- از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیرید

 

چون اکثر افراد در این مواقع تصمیمات غیرمنطقی می گیرند و مشکلات بزرگتری برای خود درست می کنند، پس بهتر است برای تخلیه هیجانی و مدیریت این مشکل روی کمک یک روانشناس یا مشاور حساب کنید.

 

مراجعه به روانشناس نیز برای همه عاشقان ناکام در هر سه مرحله توصیه می شود.

 

 

راهکارهایی برای عاشقان ناکام

 

 

 


 

راهکارهایی برای گروه دوم

 

اگر از ناکامی شما در عشق مدت هاست که می گذرد، به احتمال زیاد همچنان دچار احساسات و هیجانات منفی هستید، البته نه به شدت روزهای اول. گاهی ساعت ها به معشوق خود فکر می کنید و هر از چندگاهی وجودتان پر از اندوه می شود، خاطرات گذشته تازه می شوند و ناامیدی دوباره به جانتان می افتد، در این شرایط کارهای زیر در سازگاری به شما می تواند تا حدودی کمک کننده باشد:

 

1- قبول کنید که همه چیز تمام شده است

 

در این برهه که مدتی است رابطه شما تمام شده است، پذیرش واقعیت برای شما راحت تر است. اولین قدم به سمت آینده ای روشن و مثبت این است که قبول کنید عشق تان را از دست داده اید. به واقع همانند تمامی درمان های روانشناختی، اولین قدم جهت بهبود، پذیرش مشکل است.

 

2- مواظب باشید که عشق به نفرت تبدیل نشود

 

بعد از مدت کوتاهی وارد مرحله نفرت می شوید و فقط دوست دارید فریاد بزنید تا احساسات خود را خالی کنید، به شدت از همه چیز خشمگین هستید و هر قدر فرایند جدایی بیشتر طول بکشد، این خشم بیشتر خواهد شد. هم از خودتان عصبانی هستید هم از معشوق قبلی تان؛ اما بعد از مدتی به این نتیجه خواهید رسید که این جدایی اجتناب ناپذیر بوده است. 

 

در واقع این خشم و غلیان احساسات خیلی طولانی نخواهد بود. سعی کنید کارهای مثبت انجام دهید تا از آنها انرژی بگیرید. سعی نکنید نفرت را جایگزین عشق کنید چون خود همین نفرت در شما احساسات متناقضی را به وجود می آورد که می تواند برایتان دردسرساز شود.

 

3- خاطرات را دور بریزید

 

تمام چیزهایی که ممکن است شما را به یاد معشوق بیندازد را دور بریزید، مثل آهنگ ها، و وسیله ها. در این زمان باید از هر چیزی که برایتان یادآور خاطره ای است دوری کنید، حتی چیزهایی وجود دارند که به طور ناخودآگاه وقایع گذشته را به شما یادآوری می کنند، باید حواستان به آنها هم باشد. یک جعبه دستتان بگیرید و در اتاق بچرخید و هر چه را احتمال می دهید شما را به یاد او بیندازد در آن بگذارید حتی اگر خیلی کوچک باشد. بعد این جعبه را تا جایی که می توانید ازغ خود دور کنید.

 

4- بر ویژگی های مثبت خود تمرکز کنید

در این برهه به احتمال زیاد نظر مثبتی نسبت به خود ندارید و دائما در مورد خود منفی صحبت می کنید و شاید خود را لایق زندگی ندانید اما مطمئنا شما همچنان فرد ارزشمندی هستید که دارای ویژگی های مثبت فراوانی است اما شرایط شما قدرت دیدن این توانایی های مثبت را از شما گرفته است.

پس بهتر است در گوشه ای بنشینید و لیستی از ویژگی های مثبت خود تهیه کنید؛ ویژگی هایی که قبل از عاشق شدن شما وجود داشت و همچنان نیز وجود دارد. با این کار دید مثبتی به خود پیدا خواهید کرد و خود را سزاوار دوباره زیستن خواهید دانست.

5- از پیشگویی خودکامبخش بپرهیزید

بسیاری از افرادی که در عشق ناکام می شوند، باور دارند که دیگر عشق را تجربه نخواهند کرد و شخص دیگری آنها را دوست نخواهد داشت. جالب آنکه گاهی اوقات این باور به وقوع می پیوندد زیرا این افراد از پیشگویی ودکام بخش استفاده کرده اند. این اصطلاح روانشناسی بدین معنا است که مسئله و تفکری واقعیت می یابد، چون فرد انتظار واقعیتش را داشته و به گونه ای رفتار می کند که باعث اتفاق افتادن آن می شود. 

 

شما و همه انسان ها لیاقت دوست داشته شدن و عاشق شدن را دارید اما هر قدر فردی بیشتر بگوید: «من هرگز عشقی نخواهم یافت» احتمال وقوع چنین انتظاری افزایش می یابد؛ زیرا مثلا کمتر وارد گروه های اجتماعی می شود؛ برخورد دیگران را بیشتر کینه جویانه برداشت می کند، روابط سردتر با دیگران برقرار می کند؛ از کوچکترین رفتاری، فاجعه می سازد اما به طور متضاد، هر اندازه افق دیدگاه کسی روشن تر باشد، مثلا بگوید: «من چنان آدم شاداب و باطراوتی هستم که حتما همدمی پیدا خواهم کرد.» پیشگویی آینده عشقی او نیز روشن تر خواهد بود.

6- از اشتباهات خود عبرت بگیرید

 

بعد از اینکه از دست احساسات منفی رها شدید، می توانید به رابطه گذشته خود به عنوان یک تجربه آموزنده بنگرید. در مورد علت جدایی و اینکه چه چیزی در نهایت باعث ناسازگاری شما شد بیندیشید. با اجرای این مرحله مطمئن خواهید شد که دیگر اشتباهات گذشته که در انتها منجر به جدایی خواهد شد را در رابطه جدیدتان تکرار نخواهید کرد.

 

7- به خودتان زمان دهید

 

گذشت زمان سبب می شود بتوانید منطقی تر در مورد گذشته خود بیندیشید. به قول سعدی:

سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل – بیرون نمی توان کرد الا به روزگاران

 

 

راهکارهایی برای عاشقان ناکام

 

 

 


 

راهکارهایی برای گروه سوم

 

اگر در حال حاضر ازدواج کرده اید یا نامزد دارید اما مزه تلخ عشق ناکام قبلی خود را همچنان در زندگی خود حس می کنید، بهتر است از راهکارهای زیر استفاده کنید.

 

1- بدانید همه چیز را نمی توان فراموش کرد

 

نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش می آید که نمی توانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم به خصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت، بخشی از آن خاطرات همیشه همراه ما خواهد بود. برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هر لحظه نسبت به خودتان آگاه باشیدو نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. اگر دقت کرده باشید بیشتر اوقات ذهن یا در گذشته سیر می کند یا در آینده و کمتر پیش می آید که ذهن به زمان حال فکر کند.

 

2- بدانید که هرگز عشق کافی نیست

 

در طول زندگی مشترک کنونی خود شاید بارها به خاطر مسائل و مشکلات گوناگون به خود و دیگران گفته اید که اگر میان من و همسر کنونی ام عشق وجود داشت، چنین مشکلاتی به وجود نمی آمد. شاید هم به دختران و پسران جوان توصیه کرده اید که عشق و دوست داشتن برای یک زندگی مشترک کافی است اما گرچه عشق یکی از ارکان اصلی زندگی مشترک است اما برای اداره و ادامه دادن رابطه کافی نیست. هر چقدر که زندگی جلوتر می رود و ساز و کارهای زندگی پیچیده تر می شود، خودتان به مرور می فهمید که زندگی به چیزهای دیگری نیز نیاز دارد.

3- از مرور خاطرات دست بردارید

بسیار برایتان پیش آمده که وقتی تنها هستید به مرور خاطرات بپرادزید، یکی از کارهایی که می توانید در این مواقع انجام دهید، دادن دستور ایست دهید؛ این روش بسیار ساده و کارساز است، یعنی لازم است خیلی محکم و مقتدر به ذهن تان ایست بدهید تا نتواند به هر کجا خواست برود. در حقیقت اگر آگاه نباشید و نبینید که ذهن تان در حال سفر به گذشته است نمی توانید جلوی آن را بگیرید اما اگر حواستان باشد به محض اینکه ذهن بخواهد به گذشته سفر کند به آن یک ایست محکم می دهید و از پیشروی آن جلوگیری می کنید.

می توانید به خود بگویید: «ساکت، دیگر نمی خواهم بیشتر فکر کنم! یا هیس» یا در ذهن مان روی این فکرها ضربدر بزنیم و جلوی آنها را بگیریم.

 

4- از مقایسه کردن دور کنید

مقایسه کردن شاید مهمترین ابزار برای شما باشد که احساس ناکامی و حسرت را تقویت کند. بسیاری از افراد که عشق ناکام را تجربه کرده اند، بعد از ازدواج دائما به مقایسه محبوب سابق خود با همسر فعلی شان می پردازند و بر اساس جهت گیری ذهنی مبنی بر ضعیف تر بودن همسر فعلی شان، دچار حس سرخوردگی می شوند اما این را باید بدانید هر فردی متفاوت است.

 نامزد یا همسر فعلی ود را از هیچ لحاظ (شکل، قیافه، وزن، استعداد و غیره) با همسر یا نامزد قبلی مقایسه نکنید، چون هر چه این کار را بیشتر انجام بدهید، بیشتر احساس حسرت می کنید. واقعیت دیگر این است که به علت بالا بودن هیجانات در شما، احساستان به معشوق قبلی مانند یک بت ستودنی و بدونه نقص است، پس مقایسه شما شاید اساس واقعی نداشته باشد.

5- ویژگی های منحصر به فرد همسرتان را ببینید

 

به جای آنکه دائما به چیزهایی فکر کنید که همسرتان ندارد اما معشوق قبلی تان آنها را داشت، بر روی آن چیزهایی که باعث تمایز همسر کنونی تان می شود، تمرکز کنید. بدانید که همه انسان ها ویژگی هایی برای دوست داشته شدن دارند؛ برای مثال از خود بپرسید همسرم چه ویژگی های استثنایی دارد؟ چه کاری می تواند انجام دهد که دیگران از آن عاجزند؟ با پاسخ گفتن به این سوالات خواهید توانست خصیصه هایی که باعث عشق ورزیدن شما نسبت به او می شود را دریافته و آنها را همیشه مورد تحسین قرار دهید.

 

6- همسر خود را به صورت مثبت به دوستان و اقوام خود معرفی کنید

 

وقتی از ویژگی های مثبت همسرتان نزد دیگران تعریف می کنید و از وی یک شخصیت مثبت و دوست داشتنی نزد دیگران می سازید باعث می شود تا بتوانید سریع تر محبوب قبلی خود را فراموش کنید. هنگامی که دیگران شروع به در نظر گرفتن شما به عنوان دو یار جدید نموده و معشوق قبلی شما را از یاد می برند، شما نیز همین کار را آسانتر انجام خواهید داد.

 

7- مکان های دوست داشتنی تازه پیدا کنید

 

سعی نکنید با نامزد یا همسر فعلی خود به همان رستوران یا پارکی که با محبوب گذشته خود می رفتید، سر بزنید چون این باعث می شود به جای اینکه حواستان به نامزد یا همسرتان باشد به یاد محبوب قبلی خود بیفتید. بهترین کار این است که محل های تفریحی جدیدی انتخاب کنید که تا به حال نرفته اید. آنجا بیشتر فرصت خواهید کرد که به همسرتان توجه کنید و سعی کنید او را دوست داشته باشید.

 

 

راهکارهایی برای عاشق ناکام

اگر به تازگی در عشق ناکام شده اید

اگر مدت هاست از ناکامی شما در عشق می گذرد

اگر ازدواج کرده اید اما به یاد عشق ناکام خود هستید

واقعیت پایان ارتباط را بپذیرید

قبول کنید که همه چیز تمام شده است

بدانید همه چیز را نمی توان فراموش کرد

احساسات منفی خود را بپذیرید و بروز دهید

مواظب باشید که عشق به نفرت تبدیل نشود

بدانید که هرگز عشق کافی نیست

ذهن تان را خالی کنید

خاطرات را دور بریزید

از مرور خاطرات دست بردارید

حمایت اجتماعی را دریافت کنید

بر روی ویژگی های مثبت خود تمرکز کنید

از مقایسه کردن دوری کنید

انرژی تان را تخلیه کنید

از پیشگویی خودکامبخش بپرهیزید

ویژگی های منحصر به فرد همسرتان را ببینید

برقراری ارتباط جدید را به چند ماه بعد موکول کنید

از اشتباهات خود عبرت بگیرید

در نزد اقوام و دوستان از ویژگی های مثبت همسرتان تعریف کنید

از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیرید

به خودتان زمان دهید

مکان های دوست داشتنی تازه برای همراهی با هم پیدا کنید

 

 

1391/11/24



شنبه 28 بهمن 1391برچسب:, :: 6:1 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

 @ از کجا آمده است؟

 
@
همه کسانی که به اینترنت دسترسی دارند، علامت @ را دیده‌اند و آن را می‌شناسند. این علامت که امروز آن را بیشتر در آدرس‌های ایمیل و یا شبکه‌های اجتماعی می‌توانیم ببینیم، در خیلی جاها به عنوان سمبل اینترنت یا ارتباطات مجازی تلقی می شود.
 
شاید فکر می‌کنید این علامت از ابداعات چند سال گذشته است و پیش از دوران کامپیوترها و ایمیل‌ها وجود خارجی نداشته؛ اما جالب است بدانیم که این علامت پیچ‌خورده، در طول قرنهای گذشته کاربرد داشته و بعضی مستندات قدمت آن را به پیش از قرون وسطی می‌رسانند. البته مردم قرون وسطی از علامت @ برای ارسال ایمیل به هم یا حتی هدایت کبوترهای نامه‌بر استفاده نمی‌کردند و این سمبل در آن زمانها استفاده‌های دیگری داشت.
 
نامگذاری:
 
در بیشتر زبانهای دنیا (از جمله فارسی) @ را مانند انگلیسی ها at یا at Sign تلفظ می‌کنند. اما بعضی زبانها هم برای آن نام خاصی دارند که معمولا یادآور حیوانات است
 
در تایوان به آن موش‌کوچولو، در روسیه و ارمنستان سگ ، در هلند دم میمون، در دانمارک دم فیل و در نروژ دم گربه می‌گویند. در کشورهای دیگر هم دم انواع دیگر حیوانات از جمله خوک کاربرد دارد و بعضی کشورها هم کلماتی معادل حلزون یا پیچ و رولت برای آن استفاده می‌کنند. در اسپانیایی، پرتقالی، کاتالان و فرانسه و کمابیش انگلیسی هم کلمه آروبا کاربرد دارد. اما arroba چیست و از کجا آمده است؟
 
اجازه بدهید با هم به اسپانیای قدیم سفر کنیم، به زمانی که اسپانیا در دست مسلمانان بود و بسیاری کلمات عربی وارد زبان اسپانیایی شدند. از جمله کلمه الربع که واحدی بود برای اندازه‌گیری وزن. همانطور که ما در فارسی چارک (حدود ۷۵۰ گرم) را داریم، اعراب هم الربع را داشتند که تقریبا معادل ۱۱ و نیم کیلوگرم امروزی می‌شد. این کلمه به صورت arroba وارد زبان اسپانیولی و پرتغالی شد و تا به امروز هم مورد استفاده است. اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها از نماد @ برای نمایش اختصاری arroba استفاده کردند. بعدها با ورود علامت @ به انگلستان، کلمه arroba هم وارد زبان انگلیسی شد.
 
ولی چه ارتباطی می‌تواند بین یک واحد وزن و ایمیل باشد؟ باید بگوییم که @ تنها به عنوان علامت وزن استفاده نمی‌شد و کاربردهای دیگری هم داشت.
 
کاربردهای قدیمی:
 
- حسابداران در قرون ۱۸ و ۱۹ از @ بعنوان علامت اختصاری each at استفاده می‌کردند. به این ترتیب @ یک a بود که داخل یک e بزرگتر نوشته می‌شد. each at اصطلاحی بود به معنای “از قرار هر کدام” که تاجران و حسابداران به کار می‌بردند مثلا ”۲سیب @ ۱$” یعنی دو سیب از قرار هر کدام یک دلار. در حالیکه اگر گفته می‌شد two apples at 1$ یعنی دو سیب (هر دو با هم) یک دلار.
 
 - در قرون گذشته در مناطقی از فرانسه از علامت à (به معنای at each یا “از قرار”) برای برچسب‌گذاری کالاها استفاده می کردند. گاهی اوقات مغازه‌دارها فرانسه هم مانند برخی کشورها به سرعت قیمتها را می‌نوشتند و در نتیجه علامت à چیزی شبیه به @ از آب درمی‌آمد.
 
- @ می تواند ریشه‌ای یونانی هم داشته باشد؛ یعنی یک آلفای محصور در میان دایره باشد. یونانیها مدعی هستند که گاه در گذشته از علامت @ به جای کلمه ανά (آنا) استفاده می‌کردند. آنا در زبان یونانی تقریبا معادل à فرانسوی است.
 
- کشیشها هم در قرون وسطی از علامت @ زیاد استفاده می‌کردند، هم به عنوان اختصاری برای کلمه ad لاتین ( به معنای به، در ، درباره، با) و هم به عنوان تاکید بر حرف a مثلا در ذکر کلمه amen حرف a به صورت @ نگارش می‌شد. عده‌ای بر این باورند که @ یک a است که داخل یک D قرار گرفته و ad را نشان می‌دهد. اسنادی وجود دارد که قدمت این کاربرد را تا ۷۰۰ سال پیش می‌رساند.
 
- کاربردهای دیگری هم برای @ وجود داشته که بیشتر برای نشان دادن اختصار کلماتی که با ۲ شروع می‌شوند و اکثرا به معنای “در” (داخل) یا “از قرار” یا “در ارتباط با” هستند.
 
 
 

کاربرد قدیم علامت @

استفاده مدرن :

 
اما @ اولین بار در اوایل قرن بیستم وارد ماشینهای تحریر و حسابداری شد و در اواخر این قرن هم با پیدایش کامپیوترها راه خود را به دنیای دیجیتال باز کرد. کلید @ در کامپیوترها استفاده‌های بسیار زیادی پیدا کرد، در بسیاری از زبانهای برنامه‌نویسی کاربرد پیدا کرد و بسیاری از سرویسهای آنلاین هم از @ استفاده کردند.
 
در ایمیلها @ نشان می‌دهد که آدرس ایمیل شما در کدام سایت قرار دارد. در توئیتر و بسیاری از سرویسهای میکروبلاگینگ برای خطاب قرار دادن کاربر دیگری بطور عمومی استفاده می‌شود و در فوروم‌ها و بعضی شبکه‌های اجتماعی برای پاسخ دادن به کاربر دیگر پیش از نام او @ می‌آورند.
 
استفاده‌های جدید از @ به دنیای مجازی محدود نیست. در آمریکا برای نشان دادن مسابقه دو تیم با هم، ضمن مشخص کردن میزبان از @ استفاده می شود. مثلا NY@LA یعنی تیم NY با LA مسابقه خواهد داد و بازی در زمین LA برگزار می‌شود.
 
حتی در زبان فارسی مجازی هم @ وارد شده و کاربردهای مختلفی پیدا کرده. مثلا بعضی کاربران در تایپ فارگلیسی (پینگلیش) از @ برای جایگزینی “عت” “ئت” و “َت” در کلماتی چون ساعت، دقت و سرعت و غیره استفاده می‌کنند. در بعضی زبانهای دیگر هم کاربران مجازی ترجیح می‌دهند از @ به جای حروف مشابهی که ممکن است در تلفن یا کامپیوترشان نباشد، استفاده کنند. مثلا به جای ə (که در ترکی آذربایجانی و برخی زبانهای دیگر صدای َ می‌دهد)
 
علاوه بر آن @ بعنوان سمبل دنیای مجازی و سرویسهای اینترنتی وارد فرهنگ و هنر هم شده و خود را در آثار سینمایی یا حتی اشعار خوانندگان یا نقاشی‌ها و کاریکاتورها به عنوان نماینده دوره جدید ارتباطات معرفی کرده است.
 
------------------------------------------------------------------------------------------------

بزرگترین عدد اول جهان توسط یک ریاضیدان آمریکایی کشف شده که طول ارقام آن 17 میلیون و 425 هزار و 170 عدد است.

به گزارش سرویس علمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عنوان قبلی بزرگترین عدد اول جهان به عددی با 12 میلیون و 978 هزار و 189 رقم اختصاص داشت که در سال 2008 میلادی کشف شده بود.

کشف بزرگترین عدد اول جهان توسط «کورتیس کوپر» ریاضیدان دانشگاه مرکزی میسوری در قالب بخشی از یک شبکه عظیم رایانه های اختصاص یافته برای این طرح، محقق شد.

این طرح شباهت زیادی به پروژه هایی مانند SETI@Home دارد که از شبکه عظیم رایانه ای برای دانلود و آنالیز حجم وسیع داده های تلسکوپ رادیویی SETI‌ استفاده می کند.

شبکه رایانه ای برای کشف بزرگترین عدد اول جهان به اختصار GIMPS‌ گفته می شود که از 360 هزار پردازنده برای 150 تریلیون محاسبه در ثانیه استفاده می کند.

«جورج ولتمان» از کارشناسان برجسته رایانه و مبتکر شبکه GIMPS‌ تأکید می کند: این کار مانند بالا رفتن از قله اورست است؛ مردم از به چالش کشیده شدن برای کشف ناشناخته ها لذت می برند.

این عدد از کلاس نادر موسوم به اعداد اول مرسن (Mersenne Primes)‌ است که به شکل Mn = 2n – 1 هستند. اعداد اول مرسن 350 سال قبل توسط «مارین مرسن» کشیش فرانسوی شرح داده شده و به نام وی نامگذاری شده اند؛ تاکنون 48 نمونه آنها کشف شده است.

عدد اول کشف شده چندین نوبت توسط محققان و با استفاده از رایانه های پرقدرت مورد بررسی و تأیید قرار گرفت.

«کورتیس کوپر» تاکنون سه عدد اول را کشف کرده و برای کشف اخیر خود نیز جایزه سه هزار دلاری دریافت کرده است.

بزرگترین عدد اول جهان



سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 2:12 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

 خنده دار جدید

 .

جملات طنز, جملات خنده دار

.

 ی بار اومدم خودمو واسه مامانم لوس کنم بهش گفتم مامان اگه من بمیرم چیکار میکنی؟
گفت مرگ بگیری مردشور برده …
الهی به تیر غیب گرفتار بشی…
سرت به سنگ لحد بخوره …
لال شی ایشالا آخه این چه حرفیه؟!
داشتم عزرائیلو میدیدم خداوکیلی…
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
جا داره از اون دسته دخترانی که با جمله
” همه مردها از یه قماشن “
منو در ردیف ، انیشتن و ابوعلی سینا و رازی و مصدق و اینا  قرار میدن
تشکر ویژه داشته باشم !
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
بعضی حرف ها را “نباید زد”
بعضی حرف ها را “نباید خورد”
بیچاره دل چه میکشد میان این “زد” و”خورد”
∞..∞..∞.∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞..∞
هر زمان لواشک رو گذاشتى گوشه لــُـپـِت و تونستى نَجُوییــش
یَنـى به نفسِت مــُــسَلط شدی



سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:, :: 2:6 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

آیا  به حرفی که می‌زنید وفادار هستید یا اغلب اوقات از انجام کاری که قول داده‌اید انجام می‌دهید سرباز می‌زنید؟ بسیاری از ما اغلب اوقات درگیر موضوعات اینچنینی هستیم. برخی از افراد می‌گویند که تماس می‌گیرند و دیگر با شما تماس نمی‌گیرند. برخی دیگر می‌گویند که پیگیر یک پروژه خواهند شد و در آینده این چنین نخواهد شد. برخی دیگر می‌گویند که کاری را در مدت زمان خاص انجام می‌دهند و متاسفانه زیر حرفشان می‌زنند.

شما نسبت به افرادی که اینگونه رفتار می‌کنند چه حسی دارید؟ کسانی که می‌گویند کاری را به انجام می‌رسانند، اما در واقع هرگز به عهدشان وفا نمی‌کنند.

قبل از صحبت راجع به اهمیت ایستادگی بر روی حرف‌هایمان، بعد نیست به این موضوع نگاه کنیم که چطور ممکن است یک فرد به حرفهایی که می‌زند عمل نکند، چه عواملی منجر به بروز این رفتار می‌شود؟

اگر از این دسته از افراد هستید، دو دلیل اصلی عامل بروز این رفتار در شما هستند:

- زمانی که فردی از شما درخواست می‌کند کاری را انجام دهید، شما برای اینکه وی احساس بدی نسبت به شما پیدا نکند سعی می‌کنید تا به او جواب مثبت دهید، حتی اگر خودتان علاقه‌ای برای انجام آن ندارید. در حالیکه اگر واقعاً نمی‌توانید، باید«نه گفتن» را بیاموزید و از آن بهره جویید.

- شما بله را می‌گویید و فکر می‌کنید که می‌توانید کار را انجام دهید، این در حالیست که بخش دیگر وجودتان در مقابل اینکه تحت کنترل قرار بگیرد مقاومت می‌کند. آیا این مهمتر است که تحت کنترل باشید یا اینکه بر سر حرفتان بمانید؟

پنج دلیلی که نشان می‌دهد یا باید چیزی را قبول نکنیم، و یا باید به قول‌مان عمل کنیم:

 کمال
برای من، انجام دادن آنچه که حرفش را می‌زنم، به معنی کمال و بی‌نقصی‌ام است. زمانی که بر سر حرفم نمی‌ایستم، احساسی بدی دارم. حرف من برای خودم ارزش دارد و من آن را سبک نمی‌گیرم. اما اگر شما حرفی می‌زنید یا قولی می‌دهید که برایتان ارزشی ندارد، باید علت را پیدا کنید.

 اعتماد و اطمینان
من به افرادی که بر روی حرفشان نمی‌مانند اعتماد نمی‌کنم. اگر کسی چندین بار زیر حرفش بزند، آن موقع است که من می‌دانم فرد مورد نظر قابل اعتماد نیست. پس من علاقه‌ام را نسبت به اینگونه افراد از دست می‌دهم و حاضر نیستم وقتم را با آنها تلف کنم. در حالی که این موضوع ناراحت کننده است، به خودم قبولانده‌ام که آنها نمی‌توانند بر روی حرفی که می‌زنند بایستاند و آن را همانگونه که باید و شاید انجام دهند.

 احترام به عهد
من دیگر برای افرادی که برای حرف خود ارزش قائل نیستند، احترامی قائل نمی‌شوم. زمانی‌که افراد به من می‌گویند کاری را انجام می‌دهند و از انجام آن سرباز می‌زنند، احساس بدی نسبت به آنها در درونم به وجود می‌آید. در ابتدای مسیر من به آنها یک راه گریز می‌دهم و فرض را بر این می‌گذارم که ممکن است مشکلی مانع از انجام کار توسط آنها شده است. اما در صورتی که وی کارش را بارها و بارها تکرار کند، من دیگر اعتمادم را به وی از دست خواهم داد و دیگر احترامی برای او قائل نمی‌شوم.
در صورتی که می‌خواهید دیگران به شما احترام بگذارند، زمانی بله بگویید که واقعا منظورتان بله است و زمانی نه بگویید که واقعا مظورتان نه باشد. مراقب باشید که ترس شما از تحت کنترل بودن و یا ناراحت شدن فرد مقابل بر روی اعتماد دیگران بر روی شما تاثیر بگذارد.

 احترام به نفس
ما نمی‌توانیم زمانیکه دیگران را ناراحت می‌کنیم، احساس با ارزش بودن داشته باشیم. افرادی که حرف خود را انکار می‌کنند، ارزشی برای خود قائل نمی‌شوند و نمی‌توانند بی‌نقص رفتار کنند. آیا احساس تحت کنترل بودن بیشتر از ارزش شخصی خودتان ارزش دارد؟ آیا زمانی‌که نمی‌توانید به قولتان وفادار بمانید، شوخی می‌کنید که می‌توانید ارزش خودتان را نگه دارید؟ احترام به نفس، نتیجه رفتار محترمانه با خود و دیگران است.

 قدرت شخصی
قدرت شخصی نتیجه رفتار کردن در راه‌هایی است که ما به آنها ارزش و بها می‌دهیم. در واقع مصداق اصطلاحی است که مرد سرش را از دست می‌دهد و اما زیر حرفش نمی‌زند. این اصطلاح ناشی از قدرت شخصی فرد می‌شود و نشان می‌دهد که فردی حاضر است تا سرحد مرگ پیش برود و اما درستی و تمامیتش را از دست ندهد. سعی کنید با خودتان برای نگهداری حرفتان صادق باشید و تا زمانی‌که    نمی‌توانید سر حرفی بمانید، قولش را ندهید



چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 10:49 بعد از ظهر ::  نويسنده : ali

 

ستارگانی که کارتن خواب بودند 


 

تماشا: شاید باورش سخت باشد اما جیمز باند هم یک روزی کارتن خواب بوده است! نه تنها دانیل کریگ که ستارگان بزرگ دیگری هم بوده اند که روزگاری کف خیابان ها زندگی می کردند و در محله های پایین شهر به سر می بردند. این ستارگان نه تنها فقیر بودند بلکه بی خانمان هم بوده اند. سایت سینما خبر، گزارشی از فهرست این ستارگان منتشر کرده است. گزارشی تکان دهنده که دلمان نیامد شما نخوانید.

«هال بری» (Halle Berry)

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

وقتی که «هال» با سودای بازیگری در سر به شیکاگو آمد. پولی نداشت. مادر او که از مخالفان جدی بازیگری بود. از فرستادن حتی یک سنت برای او خودداری کرد. «هال» بیچاره که شغلی نداشت. شب ها را با در خیابان ها یا در پناهگاه بی خانمان ها می گذراند. او در مصاحبه با مجله استار پلاس گفته است: «آن شرایط سخت باعث شد من محافظت از خودم را یاد بگیرم.» هال بری به خوبی توانست از پس زندگی سختش بربیاید.

«هیلاری سوآنک»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

قبل از آنکه «سوآنک» به یک بازیگر برگزیده اسکار تبدیل شود. از دبیرستان اخراج شد. او در سن 15 سالگی تنها با 75 دلار و یک خط موبایل به کالیفرنیا آمد. او شب ها را در اتومبیل مادرش می خوانید تا اینکه طی آشنایی با «تینا براندون» در فیلم «÷سرها گریه نمی کنند» بازی کرد و با دستمزد 3 هزار دلاری موفق به اجاره یک سرپناه شد. بعد از آن او هر روز ÷یشرفت کرد تا تبدیل شد به «هیلاری سوآنک».

«جیم کری»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

«کری» اوایل 16 سالگی از مدرسه اخراج شد. او که آرزوی معروف شدن را در سر داشت، تمامی نوجوانی اش را در اتوبوس کاروان خانوادگی سپری کرد ولی پارک کردن اتوبوس کاروان در کنار خیابان بخت او را برای اولین حضور حرفه ای اش باز کرد.

«الا فیتز جرالد»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

«فیتز جرالد» قبل از آنکه عنوان «ملکه جاز» را به دست آورد از خانه ناپدری اش فرار می کند. در اوج بی خانمانی برای کسب درآمد به یک گروه مافیا می پیوندد ولی جای خواب او از خیابان به زندان تغییر می کند. پس از آزادی از زندان شب ها را در کنار تئاتر آولو می گذراند. تا اینکه در سال 1934 بخت به او رو کرده و در نهایت موفق به دریافت 13جایزه «گرمی» می شود.

«دانیل کریک»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

«کریگ» با «مامور 007» زمانی در مصاحبه با پایگاه اطلاع رسانی «هالیوود اسکوپ» گفته بود در حالی که آرزوی بازیگری را داشتم به لندن آمدم و چون جایی برای گذراندن شب ها نداشتم، صندلی پارک های لندن را انتخاب کردم. بله، جیمز باندکه این روزها با «اسکای فال» لندن را به تسخیر خود درآورده، روزی در لندن سرگردان بوده است.

«چارلی چاپلین»

ستارگانی که کارتن خواب بودند +عکس

با مرگ زودرس پدر «چارلی»، مادرش به بیمارستان روانی منتقل می شود و چارلی 10 ساله با برادر کوچکش مجبور به کار کردن و کسب درآمد می شوند. آنها خانه ای نداشتند و شب ها را در کنار محل کار پدرشان که یک تماشاخانه بود می گذراندند ولی همین مشکلات در نهایت چارلی را به بزرگترین بازیگر سینمای صامت تبدیل کرد.



چهار شنبه 18 بهمن 1391برچسب:, :: 10:44 بعد از ظهر ::  نويسنده : ali

  


بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارم



گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟
گفت: آره!



گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله



گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد
گفت: چرا؟



براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…



دیدم حالتش عوض شده



بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می کنی؟
گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه



گفتم: پس حجابت….
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو
با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره



از فردا دیدم با چادر اومده
گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد  می زنه
 
 


یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 3:24 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

 لـوح زنـدگی را چگونـه بخوانیـم ؟!



مرد ثروتمند بدون فرزندی بود که به پایان زندگی‌اش رسیده بود،
 کاغذ و قلمی برداشت تا وصیتنامه خود را بنویسد :
(تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم نه برای برادر زاده‌ام هرگز به خیاط هیچ برای فقیران.)

اما اجل به او فرصت نداد تا نوشته اش را کامل کند و
آنرا نقطه گذاری کند. پس تکلیف آن همه ثروت چه می‌شد؟

بنابراین :

برادر زاده او تصمیم گرفت. آن را اینگونه تغییر دهد:
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه! برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران."


خواهر او که موافق نبود آن را اینگونه نقطه‌گذاری کرد :
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم. نه برای برادر زاده‌ام. هرگز به خیاط. هیچ برای فقیران."


خیاط مخصوصش هم یک کپی از وصیت نامه را پیدا کرد و آن را به روش خودش نقطه‌گذاری کرد:
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه. برای برادرزاده‌ام؟ هرگز. به خیاط. هیچ برای فقیران."


پس از شنیدن این ماجرا فقیران شهر جمع شدند تا نظر خود را اعلام کنند:
"تمام اموالم را برای خواهرم می‌گذارم؟ نه. برای برادر زاده‌ام؟ هرگز. به خیاط؟ هیچ. برای فقیران."


نكته اخلاقی :

در واقع زندگی نیز این چنین است‌:
او که همان آفریدگار ماست، نسخه‌ای از هستی و زندگی به ما می‌دهد
که در آن هیچ نقطه و ویرگولی نیست و ما باید به صحیح ترین روش آن را نقطه‌گذاری کنیم.
و بی گمان از زمان تولد تا مرگ تمام نقطه گذاریها دست ماست ...

باید به این نکته توجه داشته باشیم که  :
"فارغ از اعتقادات مذهبی و یا غیرمذهبی به جهان هستی و زندگی، از علامت تعجب تولد تا علامت سوال مرگ، همه چیز بستگی به روش نقطه‌گذاری عقلانی ما و نگاه ما به چگونگی زندگی دارد "



جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, :: 7:23 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

 آری داستان ،  داستان فقر است 

 
پرونده اش را زیر بغلش گذاشتند و بیرونش کردند
ناظم با رنگ قرمز و چهره برافروخته فریاد کشید :
بهت گفته باشم ، تو هیچی نمی شی ، هیچی
مجتبی نگاهی به همکلاسی هایش انداخت ، آب دهانش را قورت داد خواست چیزی بگوید اما ، سرش را پایین انداخت و رفت

برگه مجتبی ، دست به دست بین معلم ها می گشت اشک و خنده دبیران در هم آمیخته بود
 
امتحان ریاضی ثلث اول :

سئوال : یک مثال برای مجموعه تهی نام ببرید
جواب : مجموعه آدم های خوشبخت فامیل ما
سئوال : عضو خنثی در جمع کدام است ؟
جواب : حاج محمود آقا ، شوهر خاله ریحانه که بود و نبودش در جمع خانواده هیج تاثیری ندارد و گره ای از کار هیچ کس باز نمی کند
سئوال : خاصیت تعدی در رابطه ها چیست ؟
جواب : رابطه ای است که موجب پینه دست پدرم ، بیماری لاعلاج مادرم و گرسنگی همیشگی ماست

معلم  ریاضی اشکش را با گوشه برگه مجتبی پاک کرد و ادامه داد

سئوال : نامساوی را تعریف کنید
جواب : نامساوی یعنی ، یعنی ، رابطه ما با آنها ، از مابهتران ، اصلا نامساوی که تعریف و تمجید ندارد ، الهی که نباشد
سئوال : خاصیت بخش پذیری چیست ؟
جواب : همان خاصیت پول داری است آقا ،که اگر داشته باشی در بخش بیمارستان پذیرش می شوی و گرنه مثل خاله سارا بعد از جواب کردن بیمارستان تو راه خانه فوت می کنی
سئوال : کوتاه ترین فاصله بین دو نقطه چه خطی است ؟
جواب : خط فقر ، که تولد لیلا ، خواهرم را ، سریعا به مرگش متصل کرد
برگه در این نقطه کمی خیس بود و غیر خوانا ، که شاید اثر قطره اشک مجتبی بود

معلم ریاضی ، ادامه نداد برگه را تا کرد ، بوسید و در جیبش گذاشت 
مجتبی دم در حیاط مدرسه رسیده بود ، برگشت با صدای لرزانش فریاد زد
آقا اجازه : گفتید هیچی نمی شیم ؟ هیچی ؟
بعد عقب عقب رفت ، در حیاط را بوسید
و پشت در گم شد
 
**********************************************************
دفتر مشق
معلم عصبی دفتر را روی میز کوبید و داد زد : سارا 
دخترک خودش را جمع و جور کرد، سرش را پایین انداخت و خودش را تا جلوی میز معلم کشید و با صدای لرزان گفت : بله خانم؟
معلم که از عصبانیت شقیقه هایش می زد، به چشمهای سیاه و مظلوم دخترک خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نکن ؟ ها؟
فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه ی بی انضباطش باهاش صحبت کنم 
دخترک چانه لرزانش را جمع کرد… بغضش را به زحمت قورت داد و آرام گفت :
خانوم/… مادرم مریضه… اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق میدن… اونوقت میشه مامانم رو بستری کنیم که دیگه از گلوش خون نیاد… اونوقت میشه برای خواهرم شیر خشک بخریم که شب تاصبح گریه نکنه… اونوقت…
اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره که من دفترهای داداشم رو پاک نکنم و توش بنویسم…
اونوقت قول می دم مشقامو بنویسم…
معلم صندلیش را به سمت تخته چرخاند و گفت : بشین …
و کاسه اشک چشمش روی گونه خالی شد…
 
***********************************************************
غذای سگ
توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد … یه آقای خوش تیپی هم اومد تو گفت : ابرام آقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم … آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه هاش … همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت : چی مِخی نِنه ؟ پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت : هَمی ره گُوشت بده نِنه !

قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت : پُونصَد تُومَن فَقَط آشغال گوشت مِشِه نِنه … بُدُم ؟ پیرزن یه فکری کرد گفت بده نِنه ! قصاب آشغال گوشت های اون جوون رو میکند میذاشت برای پیره زن …..اون جوونی که فیله سفارش داده بود همینجور که با موبایلش بازی میکرد گفت : اینارو واسه سگت میخوای مادر ؟ پیرزن نگاهی به جوون کرد گفت : سَگ ؟ جوون گفت اّره … سگ من این فیله هارو هم با ناز میخوره … سگ شما چجوری اینارو میخوره ؟ پیرزن گفت : مُخُوره دیگه نِنه … شیکم گوشنه سَنگم مُخُوره … جوون گفت نژادش چیه مادر ؟ پیرزنه گفت بهش مِگن تُوله سَگِ دوپا نِنه …ایناره بره بچه هام ماخام اّبگوشت بار بیذارم !

جوونه رنگش عوض شد … یه تیکه از گوشتای فیله رو برداشت گذاشت رو آشغال گوشتای پیرزن … پیرزن بهش گفت: تُو مَگه ایناره بره سَگِت نگیریفته بُودی ؟ جوون گفت چرا ! پیرزن گفت ما غِذای سَگ نِمُخُورم نِنه … بعد گوشت فیله رو گذاشت اونطرف و آشغال گوشتاش رو برداشت و رفت ! قصابه شروع کرد به وراجی که خوبی به این جماعت نیومده آقا … و از این خزعبلات … و من همینجور مات مونده بودم !!
*
*
*
*
*
داستان مردم شهر من ، داستان پسرک فال فروشی است که کف خیابان برای یک لقمه نان میگرید!
چهره زیبای دستان خسته یک پدر برای عیدی دخترش !
پینه های دست مادریست برای یک جرعه نفس!
آری داستان ، داستان فقر است.
این چیزها را که میشنوم غصه ام میگیرد. چه کار میشود کرد؟ کمک؟
واقعاً راه حل مشکل فقر در ایران چیست؟


جمعه 6 بهمن 1391برچسب:, :: 6:18 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali
پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 4:11 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

 


 زن و شوهر موقع حاملگی هر چند هفته یک بار رفته اند پمپ بنزین و عکس گرفته اند تا اینکه شکم مادر ....  ... میشود و بچه بدنیا میاید.

 
 To:  http://apikabu.ru/img_n/2012-12_2/aao.jpg
 
 
 
[[[[[[[[[[

 



پنج شنبه 5 بهمن 1391برچسب:, :: 4:9 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali

 ایـن دیـوانگیـست ......

که از همه گلهای رُز تنها بخاطر اینکه
خار یکی از آنها در دستمان فرو رفته است متنفر باشیم



که همه رویاهای خود را تنها بخاطر اینکه
یکی از آنها به حقیقت نپیوسته است رها کنیم




این دیوانگیست ...

که امید خود را به همه چیز از دست بدهیم بخاطر اینکه
در زندگی با شکست مواجه شده ایم



که از تلاش و کوشش دست بکشیم بخاطر اینکه
یکی از کارهایمان بی نتیجه مانده است




این دیوانگیست ...

که همه دستهایی را که برای دوستی بسوی ما دراز می شوند بخاطر اینکه
یکی از دوستانمان رابطه مان را زیر پا گذاشته است رد کنیم



که هیچ عشقی را باور نکنیم بخاطر اینکه
در یکی از آنها به ما خیانت شده است



این دیوانگیست ...

که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکه
در یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم



به امید اینکه در مسیر خود هرگز دچار این دیوانگی ها نشویم
و به یاد داشته باشیم که همیشه



شانس های دیگری هم هستند
دوستی های دیگری هم هستند
عشق های دیگری هم هستند
نیروهای دیگری هم هستند
و افق های بهتری هم هستند



تنها باید قوی و پُر استقامت باشیم
و همه روزه در انتظار روزی بهتر و شادتر از روزهای پیش باشیم ...



چهار شنبه 4 بهمن 1391برچسب:, :: 5:51 قبل از ظهر ::  نويسنده : ali