آخرین مطالب آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسندگان مطالب علمي و آموزنده و جالب به اشتراك گزاري انواع مطالب علمي و آموزنده و جالب براي همه سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت، دو حقی هستند که با هدف حمایت از مستأجران اماکن تجاری در قوانین پیشبینی شده است. ممکن است این سؤال برایتان پیش بیاید که مستأجر اماکن تجاری چه تفاوتی با مستأجر اماکن مسکونی دارد که قانون از آنها حمایت ویژه به عمل میآورد؟ در یک پاسخ کلی میتوان گفت اشخاصی که ملکی را برای فعالیتهای تجاری خود اجاره میکنند، با تلاش برای کسب شهرت و افزودن بر شمار مشتریان خود، به نوعی بر ارزش مکانی که در آن فعالیت میکنند نیز میافزایند. روشن است که این نکته در خصوص اماکن مسکونی قابل طرح نیست. به همین دلیل اگر با پایان یافتن مدت قرارداد اجاره، مستأجران اماکن تجاری را مانند مستأجران اماکن مسکونی، مجبور به تخلیهی بدون قید و شرط ملک تجاری نماییم، ارزش فعالیت آنها در جلب مشتریان دائم و کسب حسن شهرت را نادیده گرفتهایم یا به عبارت دیگر آن ارزش را رایگان به مالک آن مکان بخشیدهایم. با وجود اینکه هدف کلی حق سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت را میتوان واحد (یعنی حمایت از مستأجر) دانست اما باید توجه داشت که این دو حق، ماهیت، شرایط و آثار متفاوتی دارند. در ادامه به بررسی این مسئله میپردازیم که هر یک از این دو حق برای چه کسانی ایجاد میشود و آنها را از چه حمایتهایی برخوردار میسازد. حق کسب یا پیشه یا تجارتحق کسب یا پیشه یا تجارت در خصوص آن دسته از قراردادهای اجاره مطرح میشود که پیش از دوم مهرماه سال۱۳۷۶ منعقد شدهاند. ممکن است عنوان «حق کسب یا پیشه یا تجارت» چندان برایتان آشنا نباشد. علت این است که در عرف، این اصطلاح شایع نیست و به جای آن از عنوان سرقفلی استفاده میشود. در واقع حق کسب یا پیشه یا تجارت، عنوان قانونی برای حق سرقفلی در قراردادهایی است که پیش از دوم مهرماه سال ۱۳۷۶ منعقد شدهاند. پس در گام نخست به خاطر داشته باشید که اگر قرارداد اجارهی شما پیش از تاریخ مذکور منعقد شدهاست و میخواهید از وضعیت حق سرقفلی خودتان مطلع شوید، باید به مباحث حق کسب یا پیشه یا تجارت رجوع کنید: ۱. ممکن است بپرسید که مگر ممکن است که قراردادی پیش از سال ۱۳۷۶ منعقد شده باشد و هنوز هم باقی مانده باشد؟ کسانیکه ملکی تجاری را پیش از این تاریخ اجاره کردهاند، میدانند که پاسخ مثبت است. زیرا این دسته از قراردادهای اجاره، مشمول قانون روابط موجر و مستأجر ۱۳۵۶ هستند و بر اساس این قانون با پایان یافتن مدت اجاره، مستأجر ملزم به تخلیهی محل نمیشود؛ بلکه قرارداد به حکم قانون به صورت مداوم تمدید میشود و درنتیجه ممکن است تا امروز نیز باقی مانده باشد. ۲. حق کسب یا پیشه یا تجارت به این معناست که قانون به مستأجر اجازه میدهد تا پس از پایان یافتن مدت قرارداد اجاره، همچنان ملک تجاری را در اجارهی خود نگه دارد و اگر مالک بخواهد به دلایل شخصی به این اجاره پایان دهد، باید مبلغی را برای حق کسب یا پیشه یا تجارت به مستأجر بپردازد (به این مبلغ در اصطلاح عرفی سرقفلی گفته میشود). ضمن اینکه قانون تنها سه دلیل شخصی را برای اجبار مستأجر به تخلیه میپذیرد:
در این سه مورد، دادگاه میتواند حکم تخلیهی مستأجر را صادر نماید اما مالک نیز مکلف به پرداخت کامل مبلغ حق کسب یا پیشه یا تجارت است. ۳. برای اینکه حق کسب یا پیشه به سود مستأجر ایجاد شود، حتما لازم نیست که قراردادی کتبی و با عنوان اجاره منعقد شده باشد. بلکه اگر احراز شود هدف طرفین، اجاره بوده است حتی اگر عنوان قرارداد چیزی جز اجاره (مانند صلح) باشد و حتی اگر قرارداد به صورت کتبی منعقد نشده باشد، باز هم حق کسب یا پیشه ایجاد میشود. ۴. با توجه به محدودیتهای قانونی که برای تخلیهی ملک تجاری بیان شد؛ ممکن است تصور شود که عقد اجاره تقریبا به صورت دائمی درآمده و مستأجر به نوعی شبیه به مالک شده است. اما این تصور اشتباه است. زیرا اگر مستأجر مرتکب تخلفی شود، مالک میتواند بدون پرداخت مبلغ حق کسب یا پیشه یا تجارت یا با پرداخت تنها نیمی از آن، مستأجر را مجبور به تخلیهی ملک نماید: الف. اگر مستأجر بخواهد ملکی را که اجاره کرده، به شخص دیگری اجاره دهد و از او مبلغ حق کسب یا پیشه را دریافت کند، باید اول به مالک رجوع کند و از او بخواهد که به این عمل رضایت بدهد. اگر مالک به این مسئله رضایت نداشته باشد، باید تمام حق کسب یا پیشه را در مقابل تخلیهی ملک توسط مستأجر بپردازد. اگر مالک نه اجازهی اجاره دادن ملک را به مستأجر بدهد و نه حاضر به پرداخت مبلغ حق کسب یا پیشه شود؛ مستأجر میتواند از دادگاه اجازهی اجاره دادن ملک را بگیرد. رعایت این نکات توسط مستأجر الزامی است و اگر مستأجر بدون رعایت این ترتیب، ملک را به دیگری اجاره بدهد، مرتکب تخلف شده است و مالک در مقابل این تخلف میتواند با مراجعه به دادگاه تخلیهی ملک خود را بخواهد و در این صورت تنها مکلف به پرداخت نصف حق کسب یا پیشه به مستأجر میشود. ب. اگر مستأجر در ملک مرتکب تعدی یا تفریط شود (یعنی کاری انجام دهد که به ملک صدمه بزند یا از کاری که باید برای حفاظت از ملک انجام بدهند، خودداری کند و به دنبال آن به ملک آسیب وارد شود)، مالک میتواند با مراجعه به دادگاه فسخ قرارداد و تخلیهی ملک را بدون پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت، بخواهد. ج. اگر مستأجر شغلی را که در قرارداد اجاره تعیین شده، بدون رضایت مالک، تغییر دهد و شغل جدید از نظر عرفی مشابه شغل قبلی نباشد؛ مالک میتواند با مراجعه به دادگاه فسخ قرارداد و تخلیهی ملک را بدون پرداخت حق کسب یا پیشه یا تجارت، بخواهد. د. هرگاه مستأجر در پرداخت اجارهبها تأخیر کند، مالک در دو صورت میتواند درخواست تخلیه بدون پرداخت حق کسب یا پیشه را طرح کند:
بنابراین شرایط و آثار حق کسب یا پیشه یا تجارت را میتوان اینگونه خلاصه کرد: اگر مالکی پیش از دوم مهرماه سال ۱۳۷۶، ملک خود را با هدف اجاره در اختیار دیگری قرار بدهد تا از آن برای کسب یا پیشه یا تجارت استفاده کند؛ تا زمانی که مستأجر مرتکب تخلف نشده است، اجاره ادامه خواهد یافت؛ و مالک جز در سه مورد (نیاز به تخریب و نوسازی ملک خود، نیاز به ملک برای کسب و پیشهی خود، نیاز به محل برای سکونت خود یا خویشان نزدیکش) نمیتواند مستأجر را مجبور به تخلیه کند و در این سه مورد نیز باید مبلغی را برای جبران حق کسب یا پیشه یا تجارتِ مستأجر به او بپردازد. حق سرقفلیقانونگذار در سال ۱۳۷۶ از عنوان حق کسب یا پیشه یا تجارت دست کشید و اصطلاح سرقفلی را که در عرف مرسوم بود وارد قانون نمود. سرقفلی در این قانون شرایط و ضوابط متفاوتی با حق کسب یا پیشه در قراردادهای قبل از این تاریخ دارد. بنابراین اگر قرارداد اجارهی شما از دوم مهرماه ۱۳۷۶ به بعد منعقد شده یا میشوند، مشمول این قانون جدید هستند و در مورد حق سرقفلی خود باید به نکات زیر توجه داشتهباشید: ۱. گفتیم که حق کسب یا پیشه به مستأجر اجازه میداد پس از پایان یافتن مدت اجاره همچنان به تصرف خود در ملکِ مورد اجاره ادامه دهد و مالک جز در موارد معدود نمیتوانست مستأجر را مجبور به تخلیهی ملک کند. حق سرقفلی در قانون ۱۳۷۶، چنین اثری ندارد و مستأجر با پایان یافتن مدت اجاره مکلف به تخلیه میشود مگر اینکه با مالک برای تمدید قرارداد، توافق نمایند. ۲. حق سرقفلی برخلاف حق کسب یا پیشه، به حکم قانون و به صورت اجباری ایجاد نمیشود بلکه نیازمند تراضی مالک و مستأجر است. یعنی اگر مالک و مستأجر در خصوص سرقفلی با هم توافق نکنند، مستأجر در هنگام تخلیه، نمیتواند مدعی حقی بابت سرقفلی شود. این تراضی به سه شیوه ممکن است انجام شود: الف. در زمان انعقاد قرارداد اجارهی محلی که کاربری تجاری دارد، مستأجر مبلغی را با عنوان سرقفلی به مالک بپردازد: این مورد همان چیزی است که در عرف با نام خرید سرقفلی شناخته میشود. در این صورت با پایان یافتن مدت اجاره، مستأجر ملزم به تخلیه است اما در نقطهی مقابل مالک نیز باید مبلغ سرقفلی را به قیمت روز به او بازگرداند. بنابراین برای اینکه بتوانید از این طریق حق سرقفلی پیدا کنید باید به سه نکته توجه داشته باشید: مکان باید کاربری تجاری داشته باشد، قراردادی که منعقد میکنید باید عنوان اجاره داشته باشد و مبلغی که میپردازید باید حتما به عنوان سرقفلی (نه با عناوین دیگری مانند ودیعه) پرداخت شود. ب. در زمان بستن قراداد اجاره، طرفین در قرارداد شرط کنند که مالک، ملک تجاری خود را به شخص دیگری اجاره ندهد و هر سال با اجارهی متعارف به مستأجر فعلی واگذار کند. در این صورت باز هم مانند مورد قبل با انقضای مدت اجاره، مستأجر مکلف به تخلیه میشود اما مالک باید مبلغی را به عنوان سرقفلی به او بپردازد. ج. در زمان انعقاد قرارداد اجاره، شرط شود تا زمانیکه ملک مورد اجاره در تصرف مستأجر است، مالک حق افزایش اجارهبها و درخواست تخلیه را ندارد و هر ساله ملک تجاری خود را با همان اجارهبها به مستأجر واگذار میکند، در این صورت مستأجر میتواند درصورت تقاضای مالک مبنی بر تخیلهی ملک، مبلغی را برای جبران حق سرقفلی خود مطالبه کند. بنابراین شرایط و آثار حق سرقفلی را میتوان اینگونه خلاصه کرد: در مواردی که پس از دوم مهرماه ۱۳۷۶ قرارداد اجارهی یک مکان تجاری منعقد شده و با توافق مالک و مستأجر به یکی از سه طریق فوق، حق سرقفلی برای مستأجر ایجاد شده؛ مالک باید با پایان یافتن مدت اجاره در صورتیکه خواهان تخلیه ملک خود است؛ مبلغی را برای جبران حق سرقفلی به مستأجر بپردازد. دو شنبه 25 بهمن 1395برچسب:, :: 3:44 بعد از ظهر :: نويسنده : ali
سه راز بزرگ پولدار شدن
در تمام فرهنگ ها دو نگرش افراط و تفريطي در مورد پول وجود دارد. بعضي ها مي گويند "پول حلال همه مشکلات است". بعضي ها هم مي گويند "پول علت تمام مفاسد است" اما نگرش درست، راه ميانه اي است که همه واقعيت را در بر مي گيرد. واقعيت اين است که پول زندگي را راحت تر مي کند. هر کس که مي گويد پول مهم نيست هرگز بي پول نبوده است. همه ما به پول احتياج داريم و بيشترمان دلمان مي خواهد بيشتر از اين پول داشته باشيم چيزي که بايد بدانيم حقايقي درباره پول و طرز استفاده از آن است. حقيقت اين است که پول همان انرژي است. هر چه انرژي بيشتري در ما جاري باشد پول بيشتري در زندگي مان جاري مي شود. يکي از اولين کارهايي که ما بايد بکنيم اين است که نگرش مان نسبت به پول را بررسي کنيم و ببينيم انرژيمان کجا مسدود شده است. اگر در خانواده اي بزرگ شده ايم که پدر و مادرمان نگرش منفي نسبت به پولدارها داشتند و خودشان هم راه استفاده درست از پول را بلد نبودند احتمالا ما هم با مشکلات مالي دست و پنجه نرم مي کنيم. اگر در خانواده اي بزگ شده ايم که نگرش کمبود بر آن حاکم بوده و همه چيز را براي "روز مبادا" نگه مي داشتند احتمالا ما هم بي اعتقاد به فراواني عالم هستي، از خرج کردن پول مي ترسيم و راه جاري شدن آن را بند مي آوريم. البته اين به معناي ولخرجي کردن و دوري از پس انداز نيست. در این ویدئو و سری ویدئوهای بعدی استاد فرشید پاکذات قرار است درباره پول و نگرش افراد نسبت به پول صحبت کنند. در این ویدئو سوالات متعددی مطرح می شود که ممکن است خیلی از ماها درگیر آن باشیم. اینکه نگرش ما به پول به چه شکل است؟ آیا مثبت است یا منفی؟ چرا بعضی ها فکر می کنند پول باعث فساد و بدبختی است؟ چرا بعضی ها فکر می کنند پول حلال تمام مشکلات است؟ و از این قبیل سوالات. لطفاً با ما همراه باشید و منتظر نشر بخش های دیگر باشید.
یک شنبه 24 بهمن 1395برچسب:, :: 8:25 بعد از ظهر :: نويسنده : ali
۷ راهکار برای محبوبیت در محیط کاری![]() ما در طول روز بیشتر اوقات بیداریمان را مشغول کار هستیم؛ یا در جلسهایم یا در دفتر خود نشستهایم و به کارها رسیدگی میکنیم. ناگزیر در این ساعات طولانی گاهی با همکاری بدقلق یا رئیسی متکبر مواجه خواهیم شد. برقراری رابطه با چنین افرادی مشکل است اما غیرممکن هم نیست. به خصوص که ما برای موفقیت به این روابط کاری نیاز داریم. روابط سازنده، در عین حال که دستاوردهای کاری را افزایش میدهند باعث میشوند از محیط کاری لذت بیشتری ببرید. در ادامه، هفت راهکار برای برقراری رابطهی بهتر با بالادستیها، زیردستان، همکاران و مشتریانتان ارائه کردهایم که به محبوبیت بیشتر شما در محیط کاری منجر میشود.
۱. به وقتِ دیگران احترام بگذاریداگر میخواهید حسابی منفور شوید، از آن دسته افرادی باشید که بیخبر سر و کلهشان در دفتر این و آن پیدا میشود. حضور شما ناخوشایند خواهد بود چون همه میدانند که باز هم آمدهاید تا یک سؤال بیربط بپرسید یا حرف بیفایدهای بزنید. اگر مدام مزاحم کار دیگران شوید یا یک سؤال ۳۰ ثانیهای را ده دقیقه کش بدهید، مطمئنا در صدر لیست افراد آزاردهندهی دفترتان جای خواهید گرفت! این احترام را باید در مسائل دیگر هم لحاظ کنید. مثلا، اگر چیدمان دفتر طوری است که همکارانتان میتوانند صدای شما را بشنوند، با پایین آوردن صدا موقع صحبت کردن و اجتناب از حرف زدن با آنها وقتی میبینید مشغول کار هستند به آنها احترام بگذارید. در یک کلام: حرفهای رفتار کنید. ۲. مراقب ایمیلهایتان باشیدایمیل تأثیر بلندمدتی دارد. اگر یک ایمیل فتنهانگیز در مورد یکی از کارکنان برای کس دیگری بفرستید ممکن است قبل از اینکه بفهمید، دست به دست بشود و در نهایت به دست همان کسی برسد که متن را دربارهاش نوشتهاید. یک ایمیل بد علاوه بر این که میتواند برای همیشه روابط کاری شما را با یک همکار تخریب کند، تهدیدی هم برای وجههی کاری شماست. اگر نیاز دارید دربارهی همکارتان غر بزنید یا پشت سرش غیبت کنید این کار را دور از محل کار و ترجیحا با دوستی قابل اعتماد یا همسرتان انجام دهید. حتی اگر دلتان میخواهد دق و دلیتان را سر همکاری خالی کنید یادتان باشد که هیچوقت آن را مکتوب نکنید! ۳. مثبت باشیددوستی دارم که همیشه میگوید :«آدمها جذب افراد مثبت میشوند چون این افراد با رفتارشان باعث میشوند دیگران احساس انگیزش و الهام کنند. مدیران هم معمولا به آدمهای مثبت برای انجام پروژه بیشتر اعتماد میکنند چون رفتار آنها نشان از حمایت نسبت به سازمان و کارشان دارد.» البته باید مراقب باشید که در مثبت بودن زیادهروی نکنید. آدمِ زیادی خوشبین میتواند آزاردهنده باشد، به خصوص وقتی سایرین تحت فشار تحویل کار در موعد مقرر هستند یا مشکلی دارند. با این حال، اگر بتوانید در هر حالتی رویکرد مثبت خود را حفظ کنید، احتمال بیشتری دارد که بتوانید فشارهای مختلف و زیادی را که هر روز با آنها مواجه خواهید شد مدیریت کنید. ۴. علایق مشترک را پیدا کنیدچه برای اولین بار با یک مشتری جلسه داشته باشید چه کنار غریبهای سرگرم وقتکشی بین جلسات باشید، بهترین چیزی که به شما کمک میکند ارتباط برقرار کنید یافتن علاقهی مشترک است. بد نیست کار را با این پرسش که آیا آخرهفتهی خوبی داشتهاند شروع کنید یا به یک برنامهی تلویزیونی مهم مثل یک بازی فوتبال اشاره کنید. اگر بتوانید از این طریق پیوند مشترکی ایجاد کنید، مرتبهی بعدی که آن فرد را دیدید حرفی برای گفتن به هم خواهید داشت. اگر آن فرد مشتری شما باشد، نه تنها در خاطرش خواهید ماند بلکه احتمال اینکه جلسهتان نتیجهی مثبتی داشته باشد هم بیشتر میشود. ۵. گوش بدهیددیل کارنگی (Dale Carnegie) میگوید: «مهمترین مهارت ارتباطی که در عین حال سادهترین آنها هم هست، گوش دادن است.» آدمها جذب کسانی میشوند که به شنیدن حرفهایشان علاقه نشان میدهند و نه حرف آنها را قطع میکنند و نه در میانهی صحبت توجهشان به جای دیگری معطوف میشود. هنگام صحبت کردن دیگری به جای اینکه فکر کنید در ادامه چه حرفی میخواهید بزنید واقعا به او گوش بدهید و اگر لازم شد در گفتگوی بعدی به او نشان بدهید که حرفهایش را به یاد دارید. مهارتهای شنیداری در روابط با مافوق به طور خاص اهمیت دارند. کارمندان دوست دارند بدانند که شکایات و مشکلاتشان شنیده میشود. رهبران میتوانند به سادگی، با گوشدادن و توجه به آنچه کارمندانشان میگویند رضایت کارکنان را تا حد زیادی بالا ببرند. ۶. حمایتگر باشید«به هم لطف کردن» بخش مهمی از کسبوکار است. نیل فوگارتی توصیه میکند پیش از اینکه از کسی بخواهید در حق شما لطفی بکند چیزی به او پیشنهاد بدهید. پیش از آنکه از دیگران بخواهید در کار شما سرمایهگذاری کنند یا در وبلاگشان شما را تبلیغ کنند، از آنها در شبکههای اجتماعی حمایت کنید. اگر یک کارآفرین حمایتگر و دهنده باشید دیگران به صورت طبیعی جذب شما میشوند. این مسئله در مورد محیط دفتر هم صادق است چرا که افراد دائما برای انجام پروژهها به کمک نیاز دارند. به جای آنکه همیشه از دیگران بخواهید به شما لطف کنند، هر جا که همکاری را غرق در کار دیدید پیشنهاد کمک بدهید. ۷. چُغُلی نکنیداگر میخواهید برای خودتان دشمنتراشی کنید، پس مستقیم به سراغ مافوق همکارانتان بروید و نزد او از آنها گله و شکایت کنید. یا مثلا آن مافوق را در لیست گیرندگان ایمیلی قرار دهید که در آن از فلان همکارتان بدگویی کردهاید (چه مستقیم خطاب به خود آن همکار باشد چه دیگری). یادتان که هست گفتیم ایمیل چطور دست به دست میچرخد تا مستقیم به دست کسی که نباید، برسد؟ بله، تبریک میگویم، دشمن شما حاضر و آماده است. اگر با کسی مشکلی دارید مستقیم با خودش صحبت کنید. اگر بارها این کار را کردید و نتیجهای نگرفتید راه دیگری برای انجام این کار پیدا کنید. اگر احساس کردید رفتار آن شخص کل مجموعه (شرکت یا تیم) را به خطر انداخته است آنوقت سراغ مافوقتان بروید و بگذارید او مسئله را حل و فصل کند. خلاصهی کلامروابط قوی و مثبت باعث میشوند هر پروژهای مفیدتر و لذتبخشتر باشد. اگر هر روز با همکارانتان تعامل داشته باشید متوجه خواهید شد که افراد هنگام نیازتان تمایل بیشتری برای کمک به شما خواهند داشت. بسیاری از نکات فوق را میتوانید در روابط با اعضای خانواده، دوستان و افراد غریبهای که در طول روز با آنها برخورد دارید هم به کار ببرید. جمعه 8 بهمن 1395برچسب:, :: 5:40 بعد از ظهر :: نويسنده : ali
![]() ![]() |